۴ توصیه مهم به زنان کارآفرین
اکنون زمان آن فرا رسیده است که وارد دنیای کارآفرینی شوید. پس تصمیم تان را گرفته اید و می خواهید کسب و کاری را برای خود آغاز کنید؟ تبریک می گویم! کمتر چیزی وجود دارد که بتواند به اندازه کارآفرینی و در نتیجه آن کسب اهداف شخصی و کمک به دیگران، لذت بخش و قدرت بخش باشد.
هیچ زمانی برای کارآفرینی بهتر از حال حاضر نیست. در آمریکای شمالی هر ماه حدود ۵۵۰ هزار کارآفرین جدید مشغول به کار مورد علاقه شان می شوند.
حالا بیایید نگاهی به وضعیت زنان کارآفرین بیندازیم: بر اساس آمار و ارقام، این طور تخمین زده شده که تعداد زنان کارآفرین آمریکای شمالی از عدد ۹٫۴ میلیون نفر گذشته است که این رقم به معنای ۳۰ درصد کل کسب و کارهای این نقطه از عالم است. درآمدی که از این کسب و کارها ناشی شده است، حدود ۱٫۵ تریلیارد دلار است که نشان دهنده این مسئله است که زنان نیز به خوبی در اقتصاد کشور نقش دارند.
چه از وضعیت بد و چرخه باطل کارهای شرکتی خسته شده باشید و چه خدمات و محصولات فوق العاده ای برای ارئه داشته باشید، هیچ دلیلی ندارد که خود را به داشتن شغلی خسته کننده و آینده ای نامطمئن راضی کنید.
همیشه نخستین قدم، سخت ترین گامی است که باید بردارید زیرا دستورالعمل کامل شروع کسب و کار چیزی نیست که بتوانید با مطالعه کتاب، مراجعه به مشاور یا نوشتن برنامه کسب و کاری دقیق به آن دست پیدا کنید. (اگرچه همه این کارها واقعا ارزشمند هستند. به همین خاطر به شما توصیه می کنم که انجام شان دهید.) اگرچه بیشترین چیزی که می آموزید، در حین کار خواهد بود اما می خواهم چندین نکته را با شما در میان بگذارم تا بتوانید تا حدی خود را آماده این کار کنید.
علاقه تان را دنبال کنید
می گویند اگر کاری را که دوست دارید انجام دهید، دیگر نمی توان اسم «کار کردن» را روی آن گذاشت. بسیار ضروری است که کسب و کارتان آن چیزی باشد که به آن علاقه مندید چرا که باید وقت زیادی را به انجام آن کار اختصاص دهید. کارآفرینی مانند انتخاب یک شغل یا اضافه کاری نیست، بلکه چیزی است که باید تمام زندگی تان را وقف آن کنید؛ به همین خاطر بسیار مهم است که واقعا به آن کار علاقه داشته باشید. علاوه بر این، وقتی که نسبت به چیزی مشتاق باشید، اشتیاق شما به شکلی مسری به همه سرایت می کند و بدین شکل می توانید در تمام حیطه ها مثل بازاریابی، فروش، مذاکرات و جذب سرمایه با موفقیت عمل کنید.
با برندتان یکی شوید
برندتان همه چیز را در مورد شما و شرکت تان به همه می گوید، به همین خاطر باید آن را به شکل مشخصی تعریف و سپس در مورد همه چیز اعمالش کنید. برند شما نه تنها نیازمند لوگو، پیام، فونت و رنگ بندی خاصی است بلکه باید شعار، ارزش ها، کیفیت و رویکردتان در زمینه خدمات مشتریان را نیز در آن بگنجانید. تداوم برند باعث ایجاد اعتماد در مشتریان می شود، اعتباری برای تان به ارمغان خواهد آورد و شما را نسبت به رقبا متمایز خواهد کرد. به عنوان مثال برند من حول محور آموزش کارآفرینی به بانوان متمرکز شده است و من تمام فعالیت هایم را بر اساس همین موضوع تنظیم می کنم.
بر ترس تان غلبه کنید
متوجه قضیه هستم. ایجاد تغییر بزرگی در زندگی و شیوه کسب درآمد، کار ترسناک و پر خطری است. اگر موفق نشوم چه؟ باید مشخص کنید که از چه چیز می ترسید. آیا از شنیدن پاسخ منفی هراس دارید؟ خب این اتفاق بارها و بارها رخ خواهد داد. بعد از هر بار شنیدن پاسخ منفی باید دوباره تلاش کنید. آیا از شکست می ترسید؟ خب ممکن است در طول مسیر کارآفرینی با چند شکست کوچک و بزرگ روبرو شوید. خود را به بهترین شکل ممکن برای این اتفاق آماده کنید و تمرکزتان را روی بازگشت قوی تر بگذارید. گاهی در ابتدای مسیر، بدترین احتمالات ممکن را پیش بینی می کنیم، اما کمی بعد متوجه می شویم که آن احتمالات فاجعه آمیز به ندرت رخ می دهند.
سیستم پشتیبان تدارک ببینید
حتی اگر به عنوان یک کارآفرین تنها می خواهید کارتان را شروع کنید، باز هم باید عده ای را برای پشتیبانی از خود داشته باشید. به یک حسابدار، مشاور مالی، وکیل یا یک ایده پرداز رجوع کنید. از خانواده و دوستان تان بخواهید که از شما حمایت کنند. از افراد موفقی که می شناسید، سراغ مشاوران خوب را بگیرید و در نهایت به انجمن های کارآفرینی شهرتان رجوع کنید و اطلاعات و دانش بیشتری را در این زمینه به دست آورید.
نکات روانشناسی زندگی زناشویی
نکات موفقیت از زبان زنان موفق جهان
۱٫بی نظم و شلخته نباشید
شما به عنوان یک زن جوان هیچ وقت نباید به خودتان اجازه ندهید که بی نظم و شلخته باشید. وضع ظاهری شما همیشه باشیدآراسته، مرتب و تمیز باشد. یعنی موهایتان همیشه مرتب، لباس ها اتو کشیده و اتاق خواب یا خانه تان از تمیزی و ترتیب خاص خود برخوردار باشد. اگر فکر می کنید کار سختی است، بدانید که در آینده همسرداری و تربیت فرزندان به وظایفتان اضافه خواهد شد.
۲٫سالم زندگی کردن را به عادت خود تبدیل کنید
یکی از مهم ترین فاکتورهای مدیریت فردی این است که سالم زندگی کنید و شیوه زندگی سالمی در پیش بگیرید. غذای سالم و مقوی مصرف کنید، خواب کافی داشته باشید و عادات مثبت در خود پرورش دهید.
۳٫کنترل شاخصی را جدی بگیرید
شاید از نظر شما تنها زندگی کردن و مجرد بودن شما را از کنترل ها خارج کرده و شرایط را برایتان راحت تر می سازد اما نکته قابل توجه اینجاست که شما باید خودتان را تربیت کنید، تربیت در این متن یعنی وضعیت مالی، احساسی، دوستی و روابط اجتماعی خود را به بهترین نحو کنترل کنید در غیر این صورت اتفاقات خوشایندی رخ نخواهد داد.
۴٫مدیریت زندگی خود را به دست بگیرید
هر چند که در کشور ما دختران اجازه تنها زندگی کردن را ندارند اما می توانید فرصت هایی برای خود بسازید و خارج از کنترل مردهای خانواده پولتان را خرج کنید. یاد بگیرید برای خودتان زندگی کنید، نه همسر و پدرتان.
۵٫کتاب بخوانید، تفاوتی ندارد آکادمیک باشد یا غیر آکادمیک
یک جسم زیبا بدون فن بیان خوب، بدون فکر زیبا و تحسین برانگیز، بدون تفکری مستقل و پویا همیشه به دیگران وابسته می ماند. پس کتاب بخوانید، یاد بگیرید و مستقل شوید.
۶٫در برابر مشکلات مقاوت نشان دهید
به عنوان یک زن، مشکلات زیادی برای پیشرفت سر راه شما قرار دارند. به عنوان مثال زنان و مردان مسموم زیادی ممکن است ذهن شما را به خود آلوده کرده و یا انگیزه تان را از بین ببرند. توجه داشته باشید که هیچ گاه نباید این جملات مسموم و منفی را به عنوان نصیحت به کار گیرید.
۷٫هنرمند باشید
هر زنی، با هنر زیباتر می شود پس می توانید یک رشته هنری مثل موسیقی، نقاشی یا آشپزی را به طور تخصصی دنبال کنید. هنر داشتن می تواند به شما هویت ببخشد، شما را آرام کرده و یا حتی به حرفه اصلی شما تبدیل شود، زیبایی و جذابیت یک زن هنرمند غیر قابل وصف است.
۸٫فکر خودکشی و اعتیاد را از سرتان بیرون کنید
هیچ مردی، هیچ عشقی، هیچ فشاری و هیچ قانون اجتماعی نباید تا این حد روی شما تاثیر بگذارد که شما به فکر خودکشی یا اعتیاد بیافتید. استراتژی های منحصر به فرد خود را برای رهایی از مشکلات شخصی یا اجتماعی به کار گیرید و حدالامکان از این دو موضوع فاصله بگیرید. یک زن معتاد به هیچ عنوان جایگاهی نه در خانواده، نه در دل یک مرد و نه حتی در جامعه نخواهد داشت.
منبع: ایران بانو
همه انسانها در زندگی در جستجوی موفقیت در زندگی میباشند و در بیشتر آنها این امر به تحقق نمی پیوندد. در واقع نه به این خاطر که نمیخواهند ، بلکه به این دلیل که از شکست و تلاش برای موفقیت وحشت دارند. همچنین بیشتر افراد اصلا نمیدانند که چگونه باید خود را در مسیر موفقیت قرار دهند. همچنین گاهی موفقیت افراد را در موفقیت های بزرگ مالی میدانند، ولی واقعیت این است که ، موفقیت ریشه در احساس خوشبختی دارد و بیشتر مردم تصور میکنند که تا وقتی پول زیادی نداشته باشند به موفقیت هم نخواهند رسید. در واقع موفقیت از پیامدهای موفقیت است و برای موفقیت نیاز به پول زیاد نیست بلکه نیاز به شادمانی و حس خوشبختی است که شما باید در هر لحظه زندگی خود ایجاد کنید. در واقع یک کار ساده مانند کاشتن یک درخت و یا گوش دادن یه یک تصنیف کوتاه و زیبا نیز میتواند در مسیر موفقیت به شما کمک کند. رازهای موفقیت راز نیستند، بلکه در واقع همه آنرا میدانند و از اینرو است که بسیاری از افراد بی سواد در سراسر دنیا وجود دارند که به موفقیتهای مالی بزرگ میرسند. ولی عده ای از مردم از شکستهای پیاپی که باید در مسیر موفقیت تحمل کنند وحشت دارند و یا اصولا خود را شایسته موفقیت نمیدانند و از اینکه موفق باشند میترسند ،چرا که موفقیت برای آنها ترس از دست دادن ثروتی را که فراهم کرده اند به همراه دارد و البته همه خانواده و کارکنان ما به او، برای پول او احترام میگذارند. در اینجا ما میخواهیم به 7 اصل اصلی و مهمتر برای موفقیت بپردازیم.
موفقیت یک اصل مهم دارد و آن اینکه کاری را که دوست دارید و در آن ماهر هستید انجام بدهید. تمام افراد موفق در دنیا روی همین اصل یا 2 اصل که در واقع یکی هستند کار کرده اند. بسیار لازم است که آنچه در آن خوب هستید را بهتر و بهتر کنید و از رتبه 1000 به 100 و از رتبه 100 به 1 تبدیل شوید. زیرا در آن صورت هر که به دنبال بهترین است باید به سراغ شما بیاید و شما میتوانید دستمزد بسیار بالایی را برای آن دریافت کنید. میتوانید یک تاجر، یک جراح، یک فروشنده، یک مدیر، یک پیمانکار ساختمان، یک تاجر و ... باشید. ولی الزاما باید بهترین باشید و یا حداقل در 10 نفر اول باشید. علاوه بر این باید آماده شکستهای بسیار باشید. مطالب و تجارب بسیار بسیار زیادی را باید در زمینه کار خود بیاموزید. در این مسیر بی شک بسیاری از چیزهایی را که قبلا جمع کرده بودید ممکن است از دست بدهید. ولی این مسیر از این زیر و بم ها بسیار دارد. در این قسمت به 7 اصل از مهمترین اصول موفقیت اشاره میکنیم.
1- شکستهای بزرگ را تجربه کنید
2- سعی کنید همواره با افرادی همانند خودتان گروهی هایی را برای ایجاد یک استارت اپ تشکیل دهید
3- از تجربه دیگران که قبل از شما، در راه شما بوده اند استفاده کنید
4- بسیار در مورد کار خود بیاموزید و تجربه کسب کنید
5- از کارهای کوچک شروع کنید که ریسک شکست را کاهش دهید
6- به تنهایی وارد مسیر موفقیت شوید و از کمک دوستانتان استفاده کنید
7- حسابگر باشید و 50% درآمد موفقیتهای خود را برای رشد تجارت خود و 50% آنرا برای مواقع سخت ذخیره کنید.
در مورد کاری که میخواهید انجام دهید اطلاعات بسیاری جمع آوری کنید. اطلاعاتی که باید آنها را دسته بندی و بررسی و تجزیه و تحلیل کنید، تا متوجه شوید که در چه کاری خوب هستید. این کار مشکلترین و مهمترین بخش قضیه است. باید ماه ها وقت خود را در مورد کارهای مختلف و مردان و زنان موفق بررسی کنید و اطلاعات جمع آوری کنید. در ادامه باید ببینید آیا امکانات و ابزار لازم و سرمایه مالی و انسانی لازم برای شروع را در دست دارید و یا باید آنها را جمع آوری کنید؟ باید اولین قدم را با شجاعت بردارید و میزان موفقیت خود را هر روز اندازه گیری نمایید. بخش عمده کار در موفقیت، روبرو شدن با شکستهای بزرگ و بلند شدن دوباره است و این کاری است که اغلب مردم بعد از 2 یا 3 شکست اول آنرا رها میکنند. بنابراین بطور خلاصه مراحل موفقیت را به شرح زیر معرفی مینماییم.
1- جمع آوری اطلاعات و مطالعه کتب مختلف در زمینه موفقیت
2- دسته بندی اطلاعات در انتخاب 2 یا 3 مسیر که بنظر مناسب می آید
3- ارزیابی منابع مالی و انسانی لازم برای شروع کار
4- تهیه برنامه زمانی برای انجام مراحل مختلف کار
5- ارزیابی بدترین سناریو احتمال شکست در کار و برآورد سود حداقل و زیان حداکثر
6- شروع اول و برداشتن اولین قدم برای شروع کار
7- ارزیابی روزانه، هفتگی و ماهانه و سالانه پیشرفت
8- اصلاح مجدد برنامه بطور دقیقتر
9- شروع دوم و ...
اصول موفقیت که در بالا اشاره شد در واقع برای هر نوع موفقیتی در کار ،تحصیل و زندگی مشترک مفید است و فرد میتواند با استفاده از این اصول اخلاق موفقیت را در خود پرورش دهد. هوشیاری از وضعیت حال و آینده و جمع آوری اطلاعات در کنار شجاعت و روبرو شدن بارها و بارها با شکست میتواند ریشه شما را در موفقیت در زمینه مورد نظر عمیق کند. اصل اساسی موفقیت صبر است. در زندگی زناشویی و مشترک نیز بررسی دقیق در مورد همه مسائل و صبر و تحمل بسیار در پیش بردن امور و اهداف زندگی مشترک به نتیجه ای حیرت انگیز منجر میشود. برنامه ریزی برای آینده فرزندان و محاسبه دقیق حساب هزینه و درآمد در خانوار ، میتواند خود به تنهایی به یک موفقیت مالی خوب در بلند مدت منجر شود. بنابراین برنامه ریزی بلند مدت داشته باشید. با یک درآمد کم، ولی حسابگری دقیق میتوانید به اهداف بلندی در زمینه مالی برای خرید خانه دست پیدا کنید. همچنین میتوانید برای راه اندازی کسب و کار برای فرزندان خود در 20 تا 30 سال آینده برنامه پس انداز بیمه عمر داشته باشید. بنابراین مهمترین اصل موفقیت کاربردی در همه زمینه ها صبر و برنامه ریزی بلند مدت است.
منبع: هنر زندگی
چه عواملی سبب میشود تا بعضی از کسب و کارها موفق شوند و برخی دیگر شکست بخورند؟ چرا برخی از مردم در فرهنگها و یا مناطق خاص عملکرد بهتری نسبت به افراد دیگر دارند؟ در این مقاله نگاهی به عوامل موثر موفقیت در کسب و کار میاندازیم.
– فرهنگ به الگوها و عقاید مرسوم که تاثیر مهمی در ارزشها، ادراک، ترجیحات و رفتار افراد دارد اطلاق میشود. فرهنگ و کسب و کار از بسیاری جهات نقاط ارتباطی دارند.
– افرادی که به صورت سنتی با کسب و کارها عجین هستند گرایشات کسب و کارانه دارند و کارمندی را چیزی محقر میدانند.
– فرهنگ کسب و کار، افراد را از محافظه کاری و گرایشات به شغل کارمندی به دور میکند.
– فرهنگ مصرفگرایی که در آن مردم کالاهای مادی را بیشتر طالب هستند، کسب و کار را حوزهای معرفی میکند که در آن درآمد کاسبی بیشتر از کارمندی است.
– افرادی که با شغلهای استخدامی و یا خدمات دیگر درگیر هستند به فرزندان خود فشار میآورند تا شغل امن و ثابت برای خود انتخاب کنند و روح کسب و کار را از همان ابتدای کودکی در خود از بین میبرند.
– فرهنگ صرفهجو که در آن مردم کمتر خرج میکنند و بیشتر برای روز مبادا پسانداز مینمایند، آنها کارآفرینی (نوآوری) را امری پرریسک و پرخطر میداند و بر این باور است که عواید شغل ثابت و امن بسیار بیشتر از کسب و کار (کسب درآمد) شخصی است.
آنچه که در زیر بدانها اشاره میشود مواردی هستند که محیط سیاسی در کسب و کار تاثیر می گذارد.
– شرایط ناپایدار سیاسی که در آن سیاستهای دولتی مدام در حال تغییر است، آنها را (کسب و کار) دلسرد می کند و باعث میشود که سرمایهگذاران نسبت به امنیت سرمایه خود واهمه داشته باشند.
– حمایت دولتی برای توسعه اقتصادی از طریق توسعه زیرساخت، تسهیلات، پارک های علم و فناوری و هر آنچه مشوق کسب و کار است.
– مالیات زیاد که میتواند سود را کم کند، معمولاً کارآفرینان را دلسرد میکند. از طرف دیگر، معافیتهای مالیاتی مشوق کسب و کارها و استارتاپها میباشد. (مدیریت)
– دسترسی به زیرساختها و خدمات همگانی همچون جادههای خوب، برق، امکانات ارتباطی و عدم وجود فساد و کاغذ بازی برای دسترسی به تسهیلات ذکر شده معمولاً کارآفرینان را تشویق و جذب میکند.
– آزادی اقتصادی با قانونگذاری مطلوب و موانع کم به منظور راهاندازی کسب و کار مشوق کارآفرینان است.
– اقتصاد عامل بسیار مهمی است که بر کسب و کار (کسب درآمد) مؤثر است.
– قدرت خرید عمومی مردم که با سطح درآمد و رفاه اقتصادی منطقه مشخص میشود، نقش مهمی بر موفقیت در کسب و کار دارد.
– در زمان رکود اقتصادی، با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و عدم تمایل به سرمایه گذاری، کسب و کارها با واکنش منفی مواجه میشوند.
– در اقتصاد معیشتی بیشتر مردم با کشاورزی درگیر هستند، محصول خود را مصرف میکنند و مابقی را با کالاها و خدمات ساده مبادله میکنند.
دسترسی به منابع اساسی در راه اندازی کسب و کار
– یکی از عوامل کلیدی و موثر بر راهاندازی کسب و کار، دسترسی به منابعی همچون سرمایه، نیروی انسانی، مواد اولیه، زیرساخت و خدمات همگانی است.
– سرمایه برای راهاندازی کسب و کار حیاتی است. دسترسی به سرمایه، به کارآفرین اجازه میدهد که عوامل دیگر را کنار هم گرد آورده و اقدام به تولید محصول یا خدمت کند. (راه های پولدار شدن)
– اهمیت سرمایه انسانی و کارمندان را نباید نادیده گرفت. هیچ کسب و کاری بدون کارمندان ماهر و متعهد موفق نمیشود.
– وجود کسب و کارهای زیاد و متنوع مستلزم دسترسی به مواد خام میباشد.
– زیرساخت فیزیکی و خدمات همگانی همچون جادههای سالم و با کیفیت، پارکینگ، امکانات ارتباطی و برق، همگی فاکتورهایی اساسی در کارکرد بدون نقص یک کسب و کار هستند.
با وجود اهمیت تمام موارد بالا، موفقیت در کسب و کار جدید به تیپ شخصیتی کارآفرین برمیگردد.
کارآفرین (نوآوری) در حقیقت رهبر و راهبر کسب و کار است (مدیریت استراتژی) و نیاز است تا ویژگیهای زیر را داشته باشد:
• سخت کوشی و سماجت در کار
• قدرت مدیریت و کاهش خطرهای ریسک (مدیریت)
• قدرت ایجاد و توسعه یک کسب و کار جامع و داشتن نقشههای آماده جایگزین (طرح کسب و کار)
• جهتگیری قوی که رسیدن به اهداف را آسان میکند
اگر به دنبال چند راز موفقیت در کسب و کار هستید خوب است که از زبان ریچارد برانسون سرمایهگذار و صاحب کسب و کار اهل بریتانیا که بیش از ۴۰۰ کمپانی در سر تا سر جهان را تحت مالکیت خود دارد رازهایی را بشنوید.
او در زمینهی بازرگانی، توریست، هواپیمایی و… فعالیت میکند و صاحب تیم Virgin نیز هست. ریچارد برانسون ۵ راز موفقیت در کسب و کار دارد که در ادامه میخوانیم. با ما همراه باشید.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از بازده، ریچارد برانسون معتقد است باید از آنچه که در کار و تجارت به آن میپردازید لذت ببرید چون شروع یک کسب و کار یعنی آغاز راه پر فراز و نشیب و پشتکار فراوان بنابراین اگر قرار است که مشکلات فراوانی را در کسب و کار حل کنیم و کسب تجربه کنیم باید از آنها لذت ببریم. او معتقد است زمانی که برای نخستین بار گروه Virgin را تشکیل داده بیشتر از کسب درآمد به فکر ایجاد احساس رضایت و خوشنودی از کسب و کاری که راه انداخته، بوده است.
ریچارد برانسون به افرادی که میخواهند کسب و کاری راهاندازی کنند توصیه میکند که تجارت خود را با پایه و اساس محکم ایجاد کنند او بر این باور است که فرقی بین تجارت در زمینهی خدمات یا صنعت یا تولید نیست بلکه تفاوت اصلی آنها ایجاد تجارتی با پایه و اساس محکم است. شروع یک تجارت چندان سخت نیست اما پایداری و دوام در آن و در نهایت موفق بودن در آن بسیار مهم است. او شرکتهایی مثل مایکروسافت، گوگل و اپل را که جزء شرکتهای قدرتمند هستند به عنوان مثال مطرح میکند که توانستند بیش از ۲۰ سال فعالیت مداوم داشته باشند.
ریچارد برانسون همچنین بر این باور است که یک تجارت خوب باید کارمندانی داشته باشد که از کار در آن تجارت احساس غرور کنند. یک کسب و کار خوب باید دارای یک تیم کاری متشکل از اعضایی خلاق، نوآور و با استعداد باشد که از اینکه در تجارت شما مشغول فعالیت هستند به خود ببالند.
یک مدیر یا یک کارفرمای خوب بودن لازمهی موفقیت هر کسب و کاری است. ریچارد برانسون معتقد است یک مدیر خوب باید یک شنوندهی خوب باشد. او توصیه میکند که مدیران باید همیشه خوب بشنوند تا بتوانند تجربه کسب کنند آنها هرگز نباید افراد را مستقیماً مورد نقد و سرزنش قرار دهند دائماً باید از کارمندان و کسانی که برای آنها کار میکنند تشکر کنند. برانسون معتقد است که تقدیر و تشکر باعث پیشرفت کارمندان میشود. همچنین او معتقد است که اگر کارمندی وظایف را درست انجام نمیدهد نباید او را سرزنش یا تنبیه کنید بلکه باید بدانید تیم کاری مثل اعضای یک خانواده است آنها باید به یکدیگر کمک کنند تا بتوانند موفق شوند.
برانسون معتقد است که یک مدیر خوب نباید تنها پشت میز خود نشسته و ساعات کاریاش را بدون جلسه یا ملاقات با دیگر کارفرمایان و کاسبان دیگر سپری کند. یک مدیر خوب باید دائماً در حال جست و جو و کشف راههای جدید برای انجام بهتر کارها باشد خود از نزدیک شرکتها و استراتژیهای آنها را ببیند خود ریچارد برانسون از سفرهایی که انجام داده و تجاربی که کسب کرده توانسته موفقیتهای زیادی را بهدست بیاورد.
منبع: اقتصاد آنلاین
می دانیم که همه برای رسیدن به موفقیت به طور خستگی ناپذیر تلاش می کنند اما به آنچه که در آرزویش هستند دست نمی یابند آیا مسیر موفقیت را اشتباه انتخاب کرده اند؟ هدف و مقصود مشخص و روشنی نداشته اند؟ به توانایی ها و امکانات خود بی توجه بوده اند؟ آیا در نیمه راه پی برده اند که هدف مورد نظر در رسیدن به موفقیت سعادتی به دنبال نخواهد داشت؟ سایت آسمونی در این مقاله مطالب بسیار مفید و کاربردی در مورد موفقت عنوان می کند که در ادامه می خوانید
«موفقیت همراه با حیثیت طلبی به عصبیت ، ناکامی ، محرومیت و ناخشنودی می انجامد.» ماکسول مالتز
موفقیت چیست ؟
چرا همواره از انسانهاى خوشبخت می پرسند: راز موفقیت شما چیست؟
هیچ کس جز خود فرد نمی داند که چقدر موفق است چون موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است. پس به حرف دیگران بی
اهمیت باشید و سعی کنید که به نظر اطرافیان نسبت به خود فقط لبخند بزنید. ببینید کسانی که درباره شما قضاوت می کنند خودشان چگونه هستند و در کجای راه قرار گرفته اند. در مسیر
موفقیت فراز و نشیب ها و چالش های بسیاری است اما باید به آنها بی توجه باشید تا به آنچه می خواهید برسید. یکی از ویژگی های موفقیت داشتن هدف است، با یافتن راههای درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد.
بعضى از صاحب نظران موفقیت را مثلثى طلایى می دانند که سه ضلع آن عبارتند از:
در حقیقت هر انسانى ناخداى کشتى زندگى خود است و زمانى موفق خواهد بود که خوب فکر کند، تعیین هدف کند، خوب حرکت کند و با تغییرات سازگار شود، خوب برنامه ریزى و عمل کند.
«بیشتر مردم به همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند.» آبراهام لینکلن
تعریف موفقیت چیست ؟
موفقیت یعنی پیشبرد تمام فاکتورهای انسان (سلامتی، معنویت، ثروت، آرامش، عشق و خدمت به دیگران)
انسان دارای ابعاد مختلفی است که برای رسیدن به موفقیت باید تمام فاکتورهای خود را پیشرفت دهد یک فرد تنها با پرورش یک بعد وجودی خود موفق محسوب نمی شود بلکه باید تمام
زوایای وجودش را پرورش دهد تا به هدف نهایی خود در زندگی برسد.
انسان باید دارای باورهای مثبت باشد و همیشه خود را فردی ببیند که آرزو دارد باشد. افکار منفی فرد را از رسیدن به خواسته ها و اهدافش دور می کند. این افکار از کودکی درون ذهنمان لانه کرده و ما را به سمتی پیش می برد که نمی خواهیم.
وقتى باور انسان به موفقیت مثبت باشد، انسان از مواهب زیر برخوردار مى شود:
الف) نوع نگاهش به زندگى مثبت می شود.
ب) حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزى همراه می کند.
ج) با شکست هاى جزئى در سر راهش ناامید نمی شود.
د) همواره براى رسیدن به موفقیت و پیروزی بیشتر فعالیت می کند.
یک شخصیت موفق از ۷ جزء تشکیل شده :
۱- موقعیت شناسی
لازم است بدانید کار انسان شبیه کار دوچرخه است. تعادل دوچرخه تا زمانی حفظ می شود که در یک جهتی حرکت کند. اشکال برخی انسانها این است که می خواهند بدون حرکت و بدون مقصد تعادل خویش را حفظ کنند و برای همین است که احساس تزلزل می کنند
باید برای خودتان هدف با ارزشی تعیین کنید و مهم تر از آن طرحی برای دستیابی به آن هدف بریزید. ببینید به دنبال چه می گردید. به آینده فکر کنید و از گذشته دست بردارید اینطوری جوان و شاداب می مانید. بی هدف حتی جسم هم وظایف خودش را درست انجام نمی دهد وقتی هدف ندارید در واقع زندگی نمی کنید شما بجز هدفهای شخصی به اهداف غیر شخصی هم نیاز دارید مثل کمک کردن به دیگران
۲- تفاهم
اغلب ناکامیهای ما در روابط انسانی حاصل سوء تفاهمات است و برای برخورد موثر با مسائل باید از ماهیت واقعی آن اطلاع داشت. ما با توجه به مجموعه ای از واقعیات یا شرایط انتظار داریم که دیگران هم مثل ما واکنش یا حساسیت نشان دهند ولی فراموش نکنید که هر انسانی با توجه به تصاویر ذهنی خودش نسبت به مسائل واکنش نشان می دهد. اغلب اوقات واکنش یک فرد نسبت به شما بخاطر اذیت و آزار و بدخواهی نیست بلکه به این دلیل است که آن فرد وضعیت را جور دیگری درک می کند اگر اینگونه به افراد و واکنش آنها نگاه کنید سطح تفاهم در روابط شما بالا خواهد رفت
ما تا حقیقت را درک نکنیم نمی توانیم واکنش مناسبی نشان دهیم باید بتوانیم حقیقت را ببینیم و آنرا چه خوب چه بد قبول کنیم. بسیاری از ما این اشتباه فاحش را انجام می دهیم که تقصیرات و اشکالات خود را نمی پذیریم حتی قبول نمی کنیم که جانب اشتباه را گرفته ایم قبول نمی کنیم که شرایط به غیر از آن چیزی است که ما دوست داریم و خود را فریب می دهیم و چون حقیقت را نمی شناسیم نمی توانیم حرکت مناسبی انجام دهیم
۳- شجاعت
داشتن هدف و درک شرایط کافی نیست، شجاعت عمل لازم است. تنها با عمل کردن می توان اهداف ، امیال و باورها را به حقیقت تبدیل کرد. اصولا در این دنیا چیز ۱۰۰ % مطمئن وجود ندارد. تفاوت میان آدم موفق و غیر موفق در زمینه نقطه نظر ها و توانائیها نیست مسئله شهامتی است که انسان موفق روی نقطه نظرهای خودش نشان می دهد خطرات حساب شده را می پذیرد و دست به عمل می زند
بی تحرکی و دست روی دست گذاشتن انسان را در مواجهه با مسائل عصبی و ناتوان می کند اگر آنقدر صبر کنیم و دست روی دست بگذاریم تا از نتیجه کاری مطمئن شویم هرگز قدمی برنخواهیم داشت. هر کاری که بکنید احتمال اشتباه در آن هست
شخصیت های موفق به سایرین هم اهمیت می دهند و برای هم نوعانشان احترام قائل می شوند با دیگران همانطور که زیبنده انسانهاست رفتار می کنند. وقتی نسبت به سایرین احساس خیرخواهی بیشتری می کنیم بدون استثنا نسبت به خودمان هم خیرخواه تر می شویم یکی از بهترین شیوه های مبارزه با احساس گناه و تقصیر این است که گناه را به گردن سایرین نیندازید. کسی که شخصیت موفق دارد نسبت به سایرین احساس خیرخواهی می کند مردم البته که مهم هستند و نمی توانید با آنها مانند اشیاء بی جان روبرو شوید اما برای اینکه بتوانید خیرخواهی را در خودتان افزایش دهید ۳ کار می توانید انجام دهید
– سعی کنید با درک حقیقت درباره مردم ارج و قرب آنها را نزد خود بالا ببرید و فراموش نکنید که مردم بنده خداوند هستند
– به خودتان فرصت دهید کمی درباره احساسات ، نقطه نظرها ، امیال و نیازهای سایرین فکر کنید
– مردم را مهم بدانید و با این روحیه با آنان برخورد کنید. بدانید رفتاری که نشان می دهید با احساس شما رابطه مستقیم دارد
۵- مناعت
از میان تمامی پستی و بلندیهایی که در زندگی وجود دارد نداشتن مناعت نفس کشنده تر از همه و غلبه بر آن از هر کاری دشوارتر است. علتش این است که چاله را به دست خودمان کنده ایم. قبول کرده ایم که ” فایده ای ندارد “، ” این کار از دست من ساخته نیست “. خیلی ساده باید در ذهن خود فرو کنیم که دست کم گرفتن خویش ، فروتنی و شکسته نفسی نیست، عیب و گناه است. شخصی که به اندازه کافی مناعت نفس دارد نسبت به دیگران احساس دشمنی نمی کند. به زور در صدد اثبات چیزی بر نمی آید. حقایق را واضح تر می بیند
حالا سوال این است که برای بهبود مناعت خود چه کنیم ؟ تصویر ذهنی انسانهای شکست خورده و بی ارزش را فراموش کنید – مفهوم کلمه مناعت این است که قدر و ارزش خود را می دانید – و قدر ارزشهای خود را دانستن خودبینی نیست مگر اینکه گمان کنید که خودتان آفریدگار خویش هستید. بزرگترین راز کسب مناعت این است که از مردم قدردانی بیشتری بکنید. برای فرد فرد مردم احترام قائل شوید زیرا همه انسانها بندگان خداوند هستند بنابراین موجود باارزشی به شمار می روند و عجیب آنکه مناعت خود شما با این روحیه بالا می رود
۶- اعتماد به نفس
اعتماد به نفس با تجربه کردن موفقیت ایجاد می شود وقتی کاری را برای نخستین بار شروع می کنیم از نتیجه اش آنقدرها اطلاعی نداریم علتش این است که موفقیت را تجربه نکرده ایم و باید بدانید که موفقیت تولید موفقیت می کند و حتی یک موفقیت کوچک قدمی برای موارد بعدی است و شما هم می توانید از این روش ساده برای کسب اعتماد به نفس استفاده کنید
روش دیگر ایجاد عادت یادآوری موفقیتها و فراموش کردن ناکامی های گذشته است در حالیکه بسیاری از افراد موفقیتهای گذشته را فراموش می کنند و شکستها را در خاطر نگه می دارند و در نتیجه اعتماد به نفس را از بین می برند
اما راه حل چیست ؟ برای پیروز شدن از اشتباهات پند بگیرید و بعد اشتباه را از ذهن بیرون کنید موفقیتهای گذشته را بخاطر آورید و آنها را برای خودتان تصویر کنید هر کس بالاخره برای یکبار هم که شده موفقیت را تجربه کرده است
۷- خود پذیری
تا انسان خود را نشناسد به خوشبختی واقعی نمی رسد. مفلوک ترین انسانها آنهایی هستند که همه سعی شان بر این است که خود و دیگران را به قبول چیزی جز آنچه که هستند مجاب کنند. بی جهت خودتان را جز آنچه هستید نشان ندهید. همین هستید که هستید.
اغلب ما بهتر ، قوی تر و شایسته تر از آن هستیم که می پنداریم. با ایجاد تصویر ذهنی بهتر ، توانایی ، استعداد و قدرت جدیدی در خودتان ایجاد نمی کنید شما همه اینها را دارید و در واقع فقط آنها را مورد استفاده قرار می دهید.
خودتان را آنطور که هستید قبول کنید با تمام تقصیرها ، نقاط ضعف ، نواقص و نقاط قوت شروع حرکت شما باید از اینجا باشد. نواقص خویش را تحمل کنید. اطلاع از کمبود ها لازم است ولی خودتان را بخاطر این کمبود ها تکفیر نکنید.
میان خویش و رفتارتان فرق بگذارید. چه غم که کامل نیستید خودتان را ناراحت نکنید خیلی چیزها دارید و همه مثل شما هستند هر کدام که جز این تظاهر می کنند خودشان را گول می زنند
منبع: آسمونی