موفقیت فردی

راهی برای رسیدن به موفقیت فردی

موفقیت فردی

راهی برای رسیدن به موفقیت فردی

تحلیل روانشناسی موفقیت و ۱۰ توصیه برای موفق شدن

هر کس تعریف خودش را از موفقیت دارد. بعضی نگاهی کاملا مادی‌گرایانه به آن دارند و بعضی دیگر موفقیت را درون‌شان جست‌وجو می‌کنند. تا به حال مقالات بسیاری در چطور خوانده‌اید که درباره‌ی چیستی موفقیت و چگونگی دست‌یابی به آن بوده‌اند. این بار برای تعریف موفقیت و راه‌های دست‌یابی به آن، به سراغ روان‌درمانگر رفتیم. آنچه در ادامه درباره‌ی روانشناسی موفقیت می‌خوانید، به قلمِ جویس مارتر (Joyce Marter) است که حدود ۲۰ سال از عمرش را در این وادی سپری کرده است.



اهمیت روانشناسی موفقیت

«موفقیت، یعنی دوست داشتن خودتان، دوست داشتن آنچه انجام می‌دهید و دوست داشتن روشی که انجامش می‌دهید.»

– مایا آنجلو

هر یک از ما در زندگی با فراز و نشیب‌های متفاوتی روبه‌رو هستیم و وقتی خودمان را با دیگری مقایسه می‌کنیم، به نظرمان می‌رسد که روزگار منصفانه برخورد نکرده است. اما من معتقدم به هر یک از ما دقیقا همان مقداری داده شده که برای یادگیری از این سفر درونیِ معنویِ منحصربه‌فرد به آن نیاز داریم.

آدم‌های زیادی را دیده‌ام که فقط زندگی می‌کنند؛ اجازه می‌دهند نیروهای بیرونی برای‌شان تصمیم بگیرند و جهت‌شان را تعیین کنند. علاوه بر این، باید تأکید کنم که همه‌ی ما در مسیر زندگی، ناخودآگاه آن چیزی را بازسازی می‌کنیم که برای‌مان آشناست، این فرایند ادامه می‌یابد تا وقتی چیز بهتری را انتخاب کنیم و آگاهانه در آن مسیر قدم برداریم.

اگر با آغوش باز به سمت یادگیری بروید، مطمئن باشید که این دشواری، دانش فوق‌العاده‌ای برای‌تان به ارمغان می‌آورد و همین دانش است که شما را به سوی روشنگری هدایت خواهد کرد. یکی از بزرگترین هدایایی که من به عنوان روان‌درمانگر (psychotherapist) گرفته‌ام، خِرد جمعیِ مراجعه‌کنندگانم است. برای من افتخار بزرگی است که در مسیر غلبه بر چالش‌های زندگی، در آغوش کشیدنِ داشته‌ها و توانایی‌ها، و حرکت به سوی خودشکوفایی، از نزدیک آنها را همراهی کنم.

برای موفق بودن، باید بیدار شویم، باید از جا برخیزیم و با تمام وجود در عرصه‌ی زندگی حاضر شویم. باید خودمان را با شگفت‌انگیزترین سرنوشت‌ها هماهنگ کنیم و مسیر مناسبی را به سوی آن طرح‌ریزی کنیم. باید آگاهانه مسیری را انتخاب کنیم که بیداریِ آگاهی‌مان را هم از منظر فردی و هم جمعی، تسهیل کند.

همه چیز در زندگی به هم پیوسته است. در مسیر تکامل‌مان، روابط و کار و زندگی‌مان هم شکل می‌گیرند. متقابلا، همین‌طور که تحت تأثیر روابط و کارمان هستیم، تکامل می‌یابیم.

من به عنوان کسی که حدود ۲۰ سال از عمرش را روان‌درمانگر بوده و حدود ۱۵ سال هم کارآفرین، متوجه شده‌ام که سلامت روانی و موفقیت شغلی، در حقیقت دو روی یک سکه هستند. تنها زمانی که آگاه، سالم و متعادل هستیم می‌توانیم در زمینه‌ی روابط عاطفی، سلامتی، استفاده از زمان و پول عملکرد موفقی داشته باشیم.

اینها توصیه‌های من برای تسلط بر روانشناسی موفقیت هستند:


حتما بخوانید: امید چیست و چگونه به زندگی ما نیرو ‌می‌بخشد

۱. درباره‌ی چراییِ کاری که انجام می‌دهید، آگاهی پیدا کنید

روانشناسی موفقیت - چرایی کارهایی که انجام می دهیم

همه‌ی ما به دلیلی به موقعیت‌های شغلی و عاطفی فعلی دست یافته‌ایم. نقش‌هایمان را در خانواده آموخته‌ایم و اغلب آن‌قدر الگوها را بازسازی می‌کنیم تا در نهایت راه خود را از میان‌شان پیدا کنیم. عادات قدیمی را کنار بگذارید، همان عاداتی که دیگر به دردتان نمی‌خورند.


حتما بخوانید: افراد موفق و خوشبخت چه کارهایی را متفاوت انجام می‌دهند؟

۲. آغوش‌تان را به سوی کامیابی باز کنید

روانشناسی شناختی توصیه می‌کند که افکارمان را پیش از احساسات و رفتارهایمان قرار دهیم. نباید خودتان را با باورهای محدودکننده، به غل و زنجیر بکشید. همان‌طور که دکتر جویس بِرادرز (Joyce Brothers) گفته است: «موفقیت در حقیقت حالتی ذهنی است. اگر می‌خواهید موفق شوید، پس باید به دید شخص موفق به خودتان نگاه کنید.» به قدرت افکارتان اعتماد داشته باشید و همه‌ی خوبی‌ها را به سوی زندگی‌تان هدایت کنید.

۳. توجه خود را به «اکنون» معطوف کنید

به گذشته احترام بگذارید، از آن بیاموزید و بعد هم رهایش کنید. درباره‌ی آینده هم نگران نباشید. به سراغ قدرت فوق‌العاده‌ی روش‌های ذهن‌آگاهی هم‌چون تنفس عمیق و مدیتیشن بروید. این تمرین‌ها شما را در لحظه‌ی جاری، محکم و پایدار می‌کنند.


حتما بخوانید: چگونه در زمان حال زندگی کنیم؟

۴. قدرتِ هدف را بیابید

وین دایر (Wayne Dyer) می‌گوید: «هدف ما، واقعیت را شکل می‌دهد.» اهداف اصلی زندگی‌تان را شناسایی کنید، آنها را روی کاغذ بیاورید و با آنها زندگی کنید.

۵. دید خود را گسترش دهید

همان‌طور که در روانشناسی ورزشی گفته می‌شود، تجسم مثبت، احتمال موفقیت را افزایش می‌دهد. از خودتان بپرسید اگر چراغ جادو داشتم، چه آرزوهایی می‌کردم. سطح خواسته‌هایتان را بالا ببرید. به دنبال نقاط قوت و توانایی‌هایی در خود بگردید که به دیگران نفع برسانند. روابط «برد-برد» ایجاد کنید تا کائنات با تمام قدرتش از آن حمایت کند. برای خودتان «تابلوی تجسم» درست کنید.

۶. سرزنش‌گر درون‌تان را خاموش کنید

به صدای درون‌تان توجه کنید و ببینید آیا افکار منفی‌ای وجود دارند که احتمالا ریشه در گذشته داشته باشند یا نه. با «زوم اوت» کردن و فاصله گرفتن، از باورهای منفی جدا شوید و از زاویه‌ی دیگری، به عنوان شخصی بی‌طرف، به این وضعیت نگاه کنید.


حتما بخوانید: چگونه در خود انگیزه ایجاد کنیم؛ راه‌هایی که شما را به هدف می‌رساند

۷. مثبت اندیشی را تمرین کنید

طبق قانون جذب، هر مثبتی، مثبت دیگری را جذب می‌کند. فهرستی از آن چیزهایی که قدردان‌شان هستید تهیه کنید. به جای بدترین منتقد، بهترین مشوق خود باشید.

۸. پذیرفتن را تمرین کنید

انرژی خود را با مبارزه و مقاومت در برابر آنچه نمی‌توانید تغییر دهید (مثل آدم‌ها، احساسات‌شان، رفتارهایشان و…) هدر ندهید. در عوض نیروی خود را جمع کنید برای تغییر آنچه می‌توانید (مثل تفکرتان، رفتارهایتان، حد و مرزهایتان و…). ببخشید و رنج و خشم‌ها را رها کنید؛ این کار را برای آزاد کردن خودتان از این زنجیرها انجام دهید.

۹. به دنبال پیشرفت‌های شخصی و حرفه‌ای‌ باشید

همه‌ی ما گاهی به موانع برخورد می‌کنیم، اما چگونگی واکنش‌مان است که تعیین می‌کند در دور باطل گرفتار شده‌ایم و مدام دور خودمان می‌چرخیم، یا رشد می‌کنیم و بزرگ می‌شویم. به خودتان فرصت بدهید و بدانید که همه‌ی ما انسان هستیم و در جریان. از اشتباهات عبرت بگیرید، انعطاف‌پذیر باشید و با قدرت پیش بروید.


حتما بخوانید: چطور انگیزه پیشرفت را در خودمان تقویت کنیم

۱۰. خودتان را عاشقانه دوست داشته باشید

با خودتان مهربان باشید و به خودتان اهمیت بدهید. بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنید و شبکه‌ی حمایتی مثبتی برای خود ایجاد کنید. این عشق به خود را با تعهد به دست‌یابی به بزرگترین موفقیت‌هایتان در زندگی نشان دهید.
موفقیت یعنی زندگی با تمام وجود، با صداقت و با شجاعت، آن هم به شیوه‌ای که تا جای ممکن با بهترین‌های خودتان و دیگران هماهنگ شوید.



منبع: چطور

چند توصیه برای موفقیت در کسب و کارهای کوچک

مشاغل تجاری کوچک علیرغم سوددهی کمتر، در مقایسه با شرکت‌ها و موسسه‌های بزرگ تجاری، کانونی امن برای پیشبرد، و به بیان دیگر مانند کارگاهی آزمایشی برای شروع حرکت‌های بزرگ به حساب می‌آیند. هرچند در ابتدای کار پیوند رابطه فروشنده و مخاطب، یافتن هویتی ثابت میان دیگر رقبا و رسیدن به جایگاهی آرمانی دشوار به نظر می‌رسد، اما با استفاده از دانش و مهارت کافی در عرصه بازاریابی، مدیریت فروش و تمرکز بر ارائه محصولات متفاوت و ارزان، می‌توان تاحدودی شکاف‌های عمیق این تضاد و تفاوت را کمتر کرد.
دراین مقاله راهکارهای پیشرفت و پیشبرد طرح‌های تجاری و نحوه افزایش مهارت‌ها را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم تا کارجویان و کارآفرینان بیش از پیش با استفاده از الگوهای مشخص تجارت خویش را گسترش دهند.
 

**تعریف موفقیت**

هرکس تعریف خاصی از موفقیت دارد و براساس آرمان‌ها و اندیشه خویش آن را توصیف می‌کند، برخی موفقیت را در کسب استقلال مالی می‌دانند، گروهی دیگر آن را در کنترل و ثبات شغلی و در نهایت بعضی‌ها موفقیت را در قدرت و ثروت می‌بینند. اما موفقیت در یک محدوده زمانی می‌تواند بر تمامی این تعاریف دلالت کند و در مقطعی دیگر مانند هیچ کدام از آن‌ها نباشد. درواقع برحسب هر فعالیتی، موفقیت تعریفی جداگانه و متفاوت دارد. اما اصلی‌ترین وظیفه هر کارآفرین و کارجو پرداختن به طرح‌های خویش و گذراندن مسیری است که وی را به هدف نزدیک می‌کند. به بیان دیگر، موفقیت رسیدن به جایگاه و نقطه‌ای آرمانی است که از مدت‌ها پیش طبق برنامه‌ای منظم طرح شده و شما را در یک بازه زمانی موظف به گذراندن این مسیر می‌کند.

**هر روز موقعیتی جدید خلق کنید**

یکی از ابزارهای ارتباطات، داشتن فن بیان و ایجاد رابطه با مخاطبان است. از این توانایی در جذب مخاطبان استفاده کنید و ارتباطی موثر خلق کنید. اساس کار تجارت براساس برنامه‌ها و الگوهای از پیش تعیین شده‌ای است که به وسیله گروه مشاوره تنظیم شده و شما در مقام مجری این شبکه باید برتوسعه ارتباطات خود بکوشید. هرروز با الهام از محیط کاری، مطالعه وضعیت اقتصادی شرکت‌ها و سازمان‌ها و از همه مهم‌تر نوسان‌های بازارهای تجاری، شبکه تجاری و فعالیت‌های خودتان را مورد ارزیابی قرار دهید. همیشه ایده‌های برتر در بافت جامعه و از گفت‌وگو و تحقیق با افراد باتجربه به وجود می‌آیند. بنابراین همیشه درعرصه فعالیت تجاری جسور و پویا باشید و از روند معاملات و نحوه توزیع کالاها مطلع شوید.

**اهمیت بازاریاب در روند توسعه تجارت **

در هر شرکتی بازاریاب از بناهای اصلی و موتور حرکت تیم تجاری به حساب می‌آید. درواقع بازاریاب عاملی ارتباط‌دهنده و پلی برای صعود شرکت به مراحل موفقیت است. بازاریاب با توجه به مهارتی که دارد از میان سیل موسسه‌ها، شرکت‌ها و عموم مردم متقاضیانی را به شرکت مربوطه معرفی می‌کند و در ازای هر معامله علاوه بر حقوق ثابت خویش، درصدی دریافت می‌کند که نه تنها روشی بسیار موثر است، بلکه در وی ایجاد انگیزه نیز می‌کند. بازاریاب با جست‌وجوهای خویش، سوخت و بقای شرکت را تامین می‌کند و همچون مشاوری کارآزموده اهداف مدیر و کارآفرین را در بازارهای تجاری ممکن می‌سازد. شناخت بازارهای تجاری و نیاز مشتری، توزیع به موقع محصولات، افزایش بهره‌وری و تولید، گروه بازاریاب، نیروی متخصص و کارآمد و شبکه تبلیغات از مهم‌ترین عواملی هستند که شرکت را در به تحقق رساندن اهداف یاری می‌کنند. تیم بازاریاب، متشکل از متخصصینی است که با آگاهی از مراکز عرضه کالا سفارشات لازم را در زمان مقتضی ارائه می‌نمایند.

**بینشی عمیق درباره اهمیت اهداف **

برای رسیدن به هر یک ازهدف‌های خود مهلتی تعیین کنید. آنچه بیش از هر چیز با موفقیت و خوشبختی هم‌سویی دارد خوش‌بینی است. هر موقعیتی را می‌‌توان مثبت تلقی کرد، به شرطی که آن را فرصتی برای رشد و پیشرفت در نظر بگیریم. اگر در هر شخص و در هر شرایطی به دنبال نقاط مثبت باشید، تقریباً همیشه آن را پیدا خواهید کرد. کلید موفقیت در این است که هدف خود را تعیین کنید و طوری عمل کنید که گویی امکان شکست وجود ندارد و همین‌طور هم خواهد شد. هر اتفاقی را به یک تجربه آموزنده مبدل کنید. در هر ناامیدی و شکستی، به دنبال درسی با ارزش باشید. رسیدن به موفقیت، آرزوی مشترک تمام انسان‌هاست ولی فقط عده محدودی می‌توانند لذت رسیدن به این آرزوی مشترک را بچشند! تنها دلیل موفقیت داشتن اراده‌ای نفوذناپذیراست. حقیقت این است که همه ما انسان‌ها در زندگی از فرصت‌های تقریباً یکسانی برخوردار هستیم ولی راز موفقیت، خلق اتفاقات جدید و استفاده از روش‌های متفاوت، اما مناسب است. بیشتر افراد سعی می‌کنند بدون در نظر گرفتن بعضی اصول و واقعیت‌ها به اهدافی غیرمنطقی دست یابند. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بیشتر آنان مرتکب می‌شوند، وجود تصوری غلط است که اندیشه زمان کافی را در مراحل بعدی به آنان نوید میدهد و این واقعیتی است که اغلب شکست‌خوردگان آن را نادیده می‌گیرند. بنابراین باید با طرح برنامه‌ای کوتاه مدت، مرحله به مرحله و در یک محدوده زمانی مشخص شده، میزان پیشرفت کاری را محاسبه کرد و دلایل کاهش و افزایش موفقیت‌ها را ارزیابی نمود.

**وقت کاری شناور**

راهبرد طراحی شغل تازه‌تری که برای برانگیختن اعضای سازمان به کار می‌رود، وقت کاری شناور خوانده می‌شود. شاید سنتی‌ترین خصوصیت کار این باشد که کارها باید در طول زمانی ثابت، یعنی هشت ساعت در روز، انجام شود. ولی به تازگی اعتراضاتی دراین باره انجام شده است. بسیاری از مدیران در رویارویی با مسائل انگیزشی و غیبت از کار به برنامه‌های زمانی انعطاف‌پذیر در جایگاه راه‌حلی مناسب روی آورده‌اند. هدف اصلی از این نوآوری‌ها کاهش تعداد کل ساعت‌های کار نیست، بلکه ایجاد انعطاف بیشتر برای کارکنان درست در همان ساعت‌هایی است که آنان باید کارهای خود را انجام دهند. منظور اصلی از وقت کاری شناور یا برنامه ساعت‌های انعطاف‌پذیر کاری آن است که به کارکنان اجازه دهند کارهای خود را در طول یک هفته کاری با برنامه‌ای که خودشان تنظیم کرده‌اند تکمیل کنند. انتخاب زمان‌های شروع و پایان می‌تواند انعطاف‌پذیرتر از آن باشد که شرایط سازمانی اجازه می‌دهد برای اطمینان از اینکه انعطاف‌پذیری به سودآوری سازمان آسیبی نرساند، بسیاری از برنامه‌های وقت کاری شناور شامل یک دوره نوبت کاری است که طی آن کلیه کارکنان باید کارخود را انجام دهند. مطالعات گوناگون سازمانی نشان داده است که برنامه‌های شناور اثرهای مثبتی برسازمان داشته است. چنین برنامه‌ای باعث ایجاد رضایت شغلی بیشتری می‌شود که این رضایت نیز به نوبه خود بهره‌وری بیشتری برای سازمان به ارمغان خواهد آورد. پژوهش‌های دیگر گویای آن است که برنامه‌های وقت کاری شناور موجب انگیزش سطوح بالاتر از نیازها در کارکنان می‌شود و مانند اعضای سازمان به طور کلی به این برنامه‌ها علاقمند هستند. چنین برنامه‌هایی می‌توانند به مدیران کمک کنند تا در شرایط رقابت با سازمان‌های دیگر بتوانند افراد واجدشرایطی را به سازمان خود جلب کنند.  

**حرف آخر**

تجارت، بازی پر سودایی است که از دیرباز طرفدارانی از تمامی طبقات جامعه داشته و هر کس بنابر توان، استعداد و سرمایه خویش از آن سود برده است. اما تجارت امروز نیازمند مردانی متفکر و متبحر است که با جسارت و درایت خویش حوادث تاریخ‌سازی را خلق کنند. همیشه سودهای کلان و پیشرفت‌های چشمگیر، مردانی از جنس خود را می‌طلبد. کلید بازارهای تجاری امروز در دستان مردان متخصصی است که از طوفان‌های اقتصادی و نوسان‌های تجاری نمی‌هراسند، بن بست‌های مالی، سدی در برابر اراده آنان و مسیر پیشرفت شان ایجاد نمی‌کند و با مسدود ماندن شاهراه‌های تجاری، بزرگراهی جدید احداث می‌کنند. آری آنان مردان تجارتند و بس.



منبع: پاپیروس

توصیه های طلایی برای موفقیت در کسب و کار

در این مطلب چند توصیه برای بهبود تجارت و یا شروع یک کسب و کار موفق برای شما بیان می کنیم که نتیجه بخش بودن آنها را تضمین میکند:

 

چه افرادی که قبلا سابقه شروع یک کسب و کار را داشته اند و چه آنهایی که برای اولین بار میخواهند کسب و کاری را آغاز کنند همه در یک نقطه مشترکند، میخواهند کسب و کاری موفق راه اندازی کنند، اما بار ها و بارها شاهدیم که با وجود موفقیت در ابتدا بسیاری از فعالیت های شغلی قبل از یک سال کاری تعطیل شده و یا با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند، برخی دیگر نیز پس از شروع فعالیت به مسیری غیر از آنچه از ابتدا تعیین کرده بودند رفته و فعالیت های غیر مرتبط با اهداف اولیه خود انجام میدهند، در این مقاله روش راه اندازی یک کسب و کار موفق را به زبانی ساده توضیح داده و شما را با فاکتور های اولیه موفقیت در کسب و کار آشنا میکنم .

 

قبل از هرچیز باید این را بدانیم که فاکتور های موفقیت در بین افراد بسیار متفاوت است، لذا ابتدا باید تعریف خود را از یک تجارت موفق مشخص نماییم، چه بسا موفقیت در تجارت از دید یک شخص فروش بالا و سود سرشار کوتاه مدت، از دید شخصی دیگر آرامش در کسب و کار و سودی تضمین شده و برای دیگری ایجاد یک برند و یا کارآفرینی باشد.

 

در این مطلب سعی دارم موفقیت را از نقطه نظری متعادل در نظر گرفته و ارتباط آن را با کسب و کار برقرار نمایم، پس از سالها فعالیت در موسسات مختلف چه به عنوان سرمایه گذار چه بعنوان مدیر ارشد سازمانها و مراکز تجاری و یا مشاور و مدرس آنچه توجه مرا در طی سالیان به خود جلب نمود تشابه خلقیات و عادات افراد با نتایج مشابه در کسب و کار بود، این را میتوان همان قانون علت و معلول دانست و بی شک نتایج رفتار و اخلاق شما در کسب و کار به وضوح خود را نشان داده و برونداد یکسانی را در پی خواهد داشت.

 

در اینجا چند توصیه برای بهبود تجارت و یا شروع یک کسب و کار موفق برای شما دارم که تجربه و مطالعاتم نتیجه بخش بودن آنها را تضمین میکند:

1 – در صورتی که قبلا کسب و کاری داشته اید که موفق نبوده عوامل رفتاری خودتان را که باعث شکست شده پیدا کنید و به یاد داشته باشید عوامل درونی بسیار تاثیرگذار تر از عوامل خارجی هستند. پس برای تغییر نتایج قبلی ابتدا تغییر را از خودتان شروع کنید.

 

2 – قبل از داشتن یک برنامه استراتژیک ذهن خود را برای داشتن تفکر استراتژیک آماده کنید، برنامه ها ممکن است دستخوش تغییرات شوند اما یک ذهن خلاق و موقعیت شناس میتواند همیشه به کمک شما بیاید.

 

3 – از شروع کردن تجارت و یا کاری که به آن علاقه ندارید خود داری کنید، قبل از شروع کسب و کار بیشتر از سود دهی به مفید بودن کسب و کار و مطابقت آن با علایق خود اطمینان حاصل کنید.

 

4 – در مورد شرایط کسب و کار، رقیبان، مشتریان و مهمتر از همه وجه تمایز محصول خود با رقبا تحقیق کنید و یک سئوال اساسی را همیشه از خود بپرسید، مشتری چرا باید محصول یا خدمات شما را نسبت به رقیبتان ترجیح دهد.

 

5 – اهداف خود را مشخص کنید اهدافتان باید بزرگ اما قابل دسترس باشد. اهداف خود را دسته بندی و به دو دسته کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم کنید، یادتان باشد اهداف بلند مدت چشم انداز سازمان شما را شکل داده و در صورت عدم انتخاب صحیح انگیزه های فعالیت را از بین خواهند برد .

 

6 – همیشه با انگیزه باشید و از افراد با انگیزه در سازمان خود کمک بگیرید، داشتن انگیزه میتواند هر غیر ممکنی را ممکن کند.

 

7 – به روی فعالیت ها ی اصلی خود تمرکز کنید هر روز از یک شاخه به شاخه دیگر نروید و سعی کنید کارها را اولویت بندی کنید. سعی کنید تمرکز اصلی خود را بر اهداف خود متمرکز کنید.

 

8 – از تغییر نترسید، به خاطر بسپارید همه در مقابل تغییر مقاومت میکنند اما باید به عنوان یک مدیر قدرت تصمیم گیری در لحظات حساس را داشته باشید و این تصمیم میتواند در مورد هر چیزی باشد، حتی خود شما !

 

9 – برای خود و کارمندان و مشتریانتان پاداش مشخص کنید در هر مرحله از کار در صورت دست یافتن به موفقیت، حتی موفقیت های کوچک به خود و دیگران پاداش بدهید.

 

10 – به یاد داشته باشید یک مدیر خوب باید کارمندانی خوب داشته باشد، منابع انسانی خلاق و با انگیزه را استخدام و به آنها آموزش دهید و سعی کنید اختیارات لازم را برای نمایش توانمندیهای خود داشته باشند، شما فقط باید از دور آنها را کنترل کرده و آنها را متوجه حظور و پیگیریتان بکنید اما از دخالت در مسائل کوچک خودداری کنید.

 

11 – بر محصولاتی تمرکز کنید که نیاز آن در طیف وسیعی از جامعه باشد، یادتان باشد شما میتوانید بدنبال نیازهایی باشید که هنوز محصول و خدماتی برای آنها ایجاد نشده است.

 

12 – تحمل داشته باشید و منتظر اتفاق خارق العاده نباشید، فقط و فقط به اهدافتان فکر کنید و مرحله به مرحله پیش بروید بسیاری از افراد دقیقا زمانی که با موفقیت چند قدم فاصله دارند دست از کار میکشند.

 

13 – یک مشاور خوب برای راهنمایی کسب و کار خود انتخاب کنید، در مورد فاکتور های مشاوره مدیریت تحقیق و کارآزموده ترین گروه را که میتوانند زمان کافی برای شما بگذارند انتخاب کنید، فراموش نکنید از افرادی که یک نسخه واحد برای همه دارند پرهیز کنید، یک مشاور مدیریت خوب با تکیه بر تجربه و تحقیق و آنالیز بازار میتواند از نگاهی دیگر کسب و کار شما را بررسی و راه حل های خوبی به شما ارائه دهد، اما یک نکته مهم در مورد داشتن مشاور این است که فقط زمانی که به بن بست رسیده اید به یاد داشتن مشاور نباشید.

 

14 – از تکنیک های مختلف فروش و بازاریابی بهره مند شوید، همیشه مشتریانی وجود دارند که شما آنها را نمی بینید، یک تیم بازاریابی خوب و مهم تر از آن چند ایده خوب برای فروش، همیشه فروش بیشتر میتواند به کار شما انگیزه و منابع مالی تزریق کند

 

15 – یک سیستم اطلاعاتی دقیق در کسب و کار خود ایجاد کنید، اطلاعات را دریافت، نگهداری و مرتبا آنالیز کنید، انحراف از اهداف و یا ضرر و زیان را در سریع ترین زمان تشخیص داده و به دنبال راه حل باشید

 

16 – سیستم های مدیریت کیفیت بر اساس استانداردهای بین المللی متواند بسیار موثر باشد، یک سیستم بهبود مستمر استاندارد تبیین و از آن تبعیت کنید.

 

17 – از تکنولوژی های روز بهره مند شوید و کسب و کار خود را همه جا معرفی کنید

 

18 – مهمترین عامل موفقیت شما در تجارت مشتریان شما خواهند بود یک کلید اساسی در موفقیت وفادار سازی مشتریان است، مشتریان خود را فراموش نکنید، مرتبا با آنها در تماس باشید و سعی کنید خدمات بیشتر و مطلوبی به آنها ارائه دهید .

 

19 – در مورد برند و مزیت های محصولتان تبلیغ کنید اما همیشه به خاطر داشته باشید موثر ترین تبلیغات باید با صداقت، کوتاه و حاوی یک پیام مشخص باشند که بر برند و مزیت محصول شما استوار باشد.

 

20 – به کار، منابع انسانی، محصول و برند خود باور داشته باشید و هر روز به فکر ایجاد  یک خلاقیت در کسب و کارتان باشید.

 

هر چند عوامل و نکات مختلفی در این حوزه مطرح و قابل ذکر است اما رعایت نکات بالا شاید کلیدی ترین موارد در تجارت است، همانطور که در ابتدای مقاله ذکر نمودم فاکتور های موفقیت میتواند متفاوت باشد اما یک جمله از آلبرت انشتین را به شما یاد آوری میکنم سعی کنید به جای انسان موفق بودن بر روی ارزشمند بودن تمرکز کنید و من گمان میکنم یک کسب و کار و یا فرد ارزشمند همیشه موفق خواهد بود .




10 توصیه برای موفقیت از 10 انسان موفق

برای همه‌ی ما این اتفاق افتاده است که با حجم زیادی از کارها رو‌به‌رو شده‌ایم و هیچ ایده‌ای برای انجام آنها نداشته‌ایم.
مجله درگی: برای همه‌ی ما این اتفاق افتاده است که با حجم زیادی از کارها رو‌به‌رو شده‌ایم و هیچ ایده‌ای برای انجام آنها نداشته‌ایم. افرادی که سازمان‌های بزرگ را اداره می‌کنند تقریباً هر روز با این وضعیت مواجه می‌شوند. بسیاری از آنها از تکنیک‌های مختلفی برای افزایش کارآیی و کاهش فشار کاری خود استفاده می‌کنند. در این مطلب یازده مورد از این روش‌ها را به همراه شما همراهان بررسی می‌کنیم:

ده توصیه برای موفقیت در کسب‌وکار از ده انسان موفق

1. ریچارد برانسون، مدیر گروه ویرجین: "مراقب چشمان خود باشید."


یکی از کارهایی که باعث شد که بهره‌وری بیشتری داشته باشم مراقبت از چشمانم و توجه ویژه به عینکم بود.

برخی از مردم بینایی کاملاً سالمی دارند و برخی دیگر که در این زمینه با مشکلاتی مواجه هستند، به طرق مختلف این مشکل را حل می‌کنند. مراقبت از چشمان و توجه به سلامت آنها بهره‌وری شما را افزایش می‌دهد. از آنجایی که ما زمان زیادی را به صفحات لپ‌تاپ، تبلت و یا موبایل خود خیره می‌شویم، اگر از چشمان خود مراقبت نکنیم، خلاقیت و بهره‌وری خود را از دست خواهیم داد. باید در فواصل زمانی مشخص از صفحه‌ی نمایش فاصله بگیرید و به چشمان و البته ذهن خود استراحت دهید.

2. نیل بلومنتال، مدیر اجرایی واربی‌پارکر: "تشکیل ماهرانه‌ی گروه‌های کاری مهم‌ترین نکته در بهره‌وری است."


بهره‌وری همواره در ارتباط با کاری که انجام می‌دهیم، تعریف نمی‌شود بلکه منظور به حداکثر رساندن تأثیرگذاری خود است. می‌توان گفت مهم‌ترین نکته در بهره‌وری، افزایش کارآیی و کیفیت تیم‌های کاری است که تشکیل می‌دهید. باید نهایت دقت را در گروه‌های کاری که تشکیل می‌دهید داشته باشید تا این گروه‌ها بیشترین کارآیی را داشته باشند.

3. بت کامستاک، مدیر بازاریابی و نوآوری جنرال‌الکتریک: "برای مدیریت زمان از نمودار وِن استفاده کنید."


نمودارهای ون (یا نمودارهای مجموعه) دوایر متقاطعی هستند که نواحی مشترک بین آنها هاشور زده می‌شود. این نمودار برای من صرفاً یادآور خاطرات دوران مدرسه نیست و ابزاری است برای اینکه به بهترین شکل از زمانم استفاده کنم. زمانی که می‌خواهم برای انجام کارهایم برنامه‌ریزی کنم سه دایره‌ی متقاطع رسم می‌کنم؛ یکی برای کاری که دوست دارم انجام دهم، یکی برای کاری که باید انجام دهم و یکی برای کاری که دوست ندارم انجام دهم. سعی می‌کنم نقطه‌ی مشترکی میان این سه پیدا کنم تا کاری که مجبورم انجام دهم و یا به انجام آن علاقه‌ای ندارم، برایم قابل تحمل‌تر شود.

4. کوین کو، مدیر اجرایی کابام: "هر روز جلساتی برگزار می‌کنیم که همه در آن می‌ایستیم."


نکته‌ای که می‌خواهم مطرح کنم باعث افزایش بهره‌وری خودم نمی‌شود، بلکه بهره‌وری همکارانم را بالا می‌برد. هدف من این است کارکنان بیشترین و بهترین استفاده از زمان را داشته باشند. به اعتقاد من این اصل در مورد تمام افرادی که مجموعه‌ای را مدیریت می‌کنند و یا بر آن تأثیرگذار هستند، صادق است. مهم‌ترین تکنیکی که باعث بهره‌وری و موفقیت من شده این است که هر روز به مدت 15 دقیقه با همکارانم جلسه می‌گذارم که در این جلسات همه با هم می‌ایستیم.

این جلسات مانند حلقه‌ی اتحاد بازیکنان فوتبال قبل از شروع بازی است که در آن تاکتیک‌های تیم را مرور می‌کنند. در این جلسات مسائل را به طور عمیق بررسی نمی‌کنیم بلکه هدف آنها این است که مطمئن شویم که افراد گروه تا 24 ساعت آینده از زمان خود بهترین استفاده را نمایند.

5. تام کین، سردبیر سایت بلومبرگ نیوز: "برخی از نوشته‌ها را باید از ابتدا تا انتها خواند."


یک رمان یا نمایشنامه‌ی فاخر را باید به دقت از ابتدا تا انتها خواند، اما این امر در مورد بسیاری نوشته‌ها صدق نمی‌کند. نکته‌ای که من در مورد بسیاری از گزارشات و مقالات رعایت می‌کنم این است که فقط یک سوم از آنها را می‌خوانم. نگاهی کامل به متن بیندازید و تیتر، پاراگراف اول و برخی از پاراگراف‌های بعدی را مرور کنید. سعی کنید مقصود اصلی نویسنده را درک کنید. متن‌های طولانی الزاماً مطالب زیادی برای گفتن ندارند. یک گزارش 20 صفحه‌ای حداکثر به اندازه‌ی 7 صفحه مطلب مهم دارد. در مورد برخی از مقالات، خواندن دو پاراگراف اول و دو پاراگراف آخر برای فهمیدن مقصود نویسنده کافی است.

6. سالی کراچک، مدیر پیشین بانک امریکا: "بیشترین کار را زمانی انجام دهید که دیگران خوابند."


چهار صبح زمانی است که من بیشترین بهره‌وری را دارم. قهوه درست می‌کنم، یکی دو لامپ را روشن می‌کنم، شومینه را روشن می‌کنم و گربه‌ی دخترم را کنار کامپیوترم می خوابانم. ذهنم از دغدغه‌ها و شلوغی‌های روزمره خالی است و بیشترین میزان تمرکز را دارد.

7. کوین روس، نویسنده‌ی نیویورک مگزین: "اگر واقعاً می‌خواهید کار انجام دهید، کامپیوترتان را به ماشین تایپ تبدیل کنید."


چند سال پیش با هدف بالا بردن بهره‌وری خود یک ماشین تایپ خریدم. در آن زمان نیمی از آخرین کتاب خود را نوشته بودم اما اینترنت و ایمیل و وبگردی ذهنم را به خود مشغول می‌کرد. این کار باعث شد که تمرکز بیشتری بر کار داشته باشم و کتابم را زودتر تمام کنم.

اندکی بعد متوجه شدم سرعتم کاهش یافته و متنی که تایپ می‌کنم اشتباهات املایی دارد. علاوه بر این، تنظیم خطوط، پاراگراف‌ها و صفحات بسیار زمان‌بر است.

در نهایت به این نتیجه رسیدم که باید از برنامه‌ی فریدم (Freedom) استفاده نمایم. این نرم‌افزار به کامپیوتر شما امکان می‌دهد که برای مدت معینی دسترسی شما را به اینترنت قطع کند و برنامه‌ی مایکروسافت ورد را در حالت تمام صفحه قرار دهد.

8. بون پیکنز، مدیر سرمایه‌گذاری بی‌پی: "با کارکنان خود ارتباط نزدیک و چهره به چهره داشته باشید."


اگر می‌خواهید بهره‌وری خود را افزایش دهید با کارکنان خود ارتباط نزدیک و چهره به چهره داشته باشید. ارتباط از طریق رسانه‌های اجتماعی را فراموش کنید.

صحبت، مولد ایده‌های جدید است و این امر باعث رشد شرکت‌ها و افراد می‌شود. سعی کنید به محل کار تک‌تک کارکنان خود بروید و به صحبت‌های آنها گوش دهید. اگر آنها به سراغ شما نیامدند شما به نزد آنها بروید.

9. جاستین روزنبرگ، مدیر اجرایی آسانا: "دلیلی را که کارها را به تأخیر می‌اندازید، پیدا کنید."


من کارها را به تأخیر می‌اندازم اما دلیل آن تنبلی نیست. به این دلیل کارها را به تأخیر می‌اندازم که کاری که اولویت بیشتری برایم دارد، پیش می‌آید. در این مورد باید حتماً با خودتان صادق باشید و کارها و برنامه‌های خود را به طور شخصی اولویت‌بندی کرده باشید.

10. تریش ریگان، گزارشگر و سردبیر مجله‌ی بلومبرگ: "از برنامه‌های کاربردی مربوط به سفر استفاده کنید."

برنامه‌های کابردی مربوط به سفر بسیار مفید هستند. با استفاده از آنها در هر سفر حداقل 40 دقیقه صرفه‌جویی می‌شود. علاوه بر این، فشار ناشی از استرس نیز تا حد زیادی کاهش می‌یابد. می‌توانید بلیط خود را غیرحضوری تهیه کنید و بهای آن را پرداخت کنید. به این ترتیب، دیگر نیازی نیست که در فرودگاه برای تهیه یا پرینت بلیط خود معطل شوید. در یکی از سفرهای خود متوجه شدم در فرودگاه هیترو عده‌ی زیادی از مسافران که تلفن همراه هوشمند داشتند در صف پرینت بلیط و کارت پرواز خود ایستاده بودند. تعداد آنها واقعاً شگفت‌انگیز بود. آنها می‌توانستند قبلاً این کار را انجام دهند تا در فرودگاه معطل نشوند.

۹۱ عادت افراد موفق که همین امروز باید بدانید

افراد موفق مجموعه عادات و رفتارهایی دارند که در طول زمان باعث موفقیت و پیشرفت‌شان می‌شود. در این نوشتار با بازده همراه باشید تا ۹۱ عادت افراد موفق را بدانید و سعی کنید زندگی خودتان را به این مجموعه خصوصیات و رفتار نزدیک کنید.

۹۱ عادت افراد موفق که همین امروز باید بدانید

۱. آنها اهل برنامه ریزی هستند و برای تمام کارهایشان یک صفحه مخصوص یادداشت روزانه دارند.

۲. موعظه کردن و نصیحت کردن دیگران را راه خوبی برای انتقال تجارب نمی‌دانند و سعی نمی‌کنند مدام به دیگران بگویند این کار خوب است و این کار بد.

۳. افراد موفق می‌دانند که آدم‌های بسیار زیادی در موفقیت‌شان سهیم بوده‌اند و این موفقیت فقط محصول تلاش خودشان نیست.

۴. آنها از تمام دور و بری‌هایشان قدردانی می‌کنند و قدر زحمات سایرین را به خوبی می‌دانند.

۵. صرف نظر از تمام اتفاقات خوب و بد دنیا یک زمان خوبی را در طول روز برای وقت گذرانی با کسی که واقعا دوستش دارند و از او آرامش و عشق می‌گیرند می‌گذرانند.

۶. از عوامل حواس پرتی دوری می کنند و بسیار حواس جمع و متمرکز و هوشیار هستند.

مطلب مرتبط: ۵ راز برندسازی که هر کسب و کار باید بداند

۷. به سلامتی شان اهمیت ویژه می دهند و چکاپ های سالیانه یا ماهیانه را سروقت انجام می دهند.

۸. کتاب خواندن و مطالعه برنامه اصلی زندگیشان است و هیچ وقت از کتاب دور نیستند.

۹. علاقه چندانی به زیادی موفق و مشهور شدن ندارند و می‌دانند اگر شهرت و ثروت چیزهایی هستند که بهشان انگیزه می‌دهند، احتمالا میزان شکست و سرخوردگی بالایی هم دارند.

۱۰. از خودستایی دوری می‌کنند و آنها بسیار ساده و فروتن هستند.

۱۱. همیشه می دانند که برای روز بعد باید چه کارهایی انجام دهند و تصمیماتشان آنی و یکباره نیست.

۱۲. مهمل‌گو و خیالباف نیستند و عقل و درایت دارند. و بوی لاف و گزافه‌گویی را از یک کیلومتر دورتر حس می‌کنند.

۱۳. از تمام اشتباهات خود درس می گیرند و هیچوقت اشتباهاتشان را تکرار نمی کنند

۱۴. تمام افتخار موفقیت را برای خودشان نمی خواهند و به دیگران هم در راه رسیدن به موفقیت کمک می کنند

۱۵. از نظر آنها موفقیت فقط به جمع کردن پول و شهرت نیست. آنها شادی خود را با آرامش درونی و امنیت خاطر می‌سنجند

۱۶. از ندانسته‌های خود کاملا آگاه هستند و سعی در افزایش دانش و آگاهی خود دارند.

۱۷. هیچوقت به یک نقطه تکامل اعتقاد ندارند و فکر می‌کنند همیشه برای بهتر شدن و بهتر زیستن جای بهبود هست.

۱۸. از افراد منفی‌نگر و تنگ نظر و منفی‌باف دوری می‌کنند و با آدم‌های مثبت معاشرت می‌کنند.

مطلب مرتبط: ۷ راهکار که اعتبار آنلاین کسب و کار خود را افزایش دهید

۱۹. از افکار منفی دوری می‌کنند و همیشه با ایده ها و افکار الهام‌بخش سر می‌کنند.

۲۰. پس از شکست افسرده نمی‌شوند و دوباره تلاش می‌کنند و در جستجوی راه دیگری می‌روند.

۲۱. روی مشکلات تمرکز نیم‌کنند بلکه روی امکانات و راه های برون‌رفت متمرکز می‌شوند.

۲۲. برایشان مهم نیست که سایر افراد درباره‌شان چه می‌گویند و چطور فکر می‌کنند.

۲۳. دنباله بهانه‌تراشی نیستند و زمانی که مرتکب خطا شوند، به شکل کامل مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرند.

۲۴. برنامه های روز بعدشان را از عصر هر روز ساماندهی می‌کنند و مهمترین اهداف فردایشان را می‌نویسند.

۲۵. موفقیت دیگران باعث حسادت شان نمی‌شود و اگر شخص دیگری قادر به انجام کاری شود به جای حسادت، از وی قدردانی می‌کنند.

۲۶. همانطور که در لحظات سخت زندگی به فکر کمک گرفتن از عزیزانشان هستند در روزهای شاد هم از آنان یاد می کنند.

۲۷. برای شادی و سرحالی و سرگرمی خودشان ارزش و اهمیت زیادی قایل هستند.

۲۸. سعی در عوض کردن ارزش های زندگیشان دارند و با دگرگونکردن ارزش های خود زندگیشان را عوض می‌کنند.

۲۹. به دنبال اهداف نامعین و پوچ و رویاپردازی های غیرعقلایی نمی‌روند.

۳۰. تصمیمات قاطه می‌گیرند و دست به انجام هر کاری می‌زنند تا آن خواسته را به سرانجام رسانند.

۳۱. اجازه نمی‌دهند با تصمیمات ضعیف و غلط دیگران قربانی شوند.

۳۲. از تقلب دوری می‌کنند و می‌دانند افراد متقلب هیچگاه نمی‌توانند از آرامش ذهن لذت ببرند زیرا آنها با حقه هایشان به هم گره خورده‌اند.

۳۳. به جای زندگی در گذشته در حال زندگی می‌کنند و می‌دانند اتفاقات گذشته واقعا گذشته است و باید به آینده چشم دوخت.

۳۴. عادت افراد موفق این است که در برابر تغییر مقاومت نمی‌کنند و خودشان را با وضعیت جدید سازگار می‌کنند.

۳۵. به خودشان و توانایی شان باور دارند زیرا می‌دانند باورها می‌توانند از برخی افراد، قهرمان بیافرینند و برخی دیگر را به موجوداتی ناتوان بدل کنند.

۳۶. همیشه در حال یادگیری هستند و از آموختن چیزهای جدید لذت می‌برند.

۳۷. احساسات خودشان را کنترل می‌کنند و واکنش های منطقی و درست از خود نشانمی دهند.

۳۸. افراد موفق بیشتر از همه اطلاعات دارند چرا که سعی می‌کنند آگاهی خودشان را نسبت به مسائل مختلف افزایش دهند.

۳۹. از تصمیمات عجولانه دوری می کنند و می‌توانند به شکل منطقی روی موضوعات مختلف فکر کنند.

۴۰. عادت افراد موفق این است که یا یقین صحبت می کنند و  به حرفی که می‌زند کاملا ایمان و اعتقاد دارند.

۴۱. رفتار آن‌ها در موقعیت‌های مختلف همیشه مثبت است و می‌دانند که در شرایط گوناگون باید چه واکنشی از خودشان نشان دهند و زبان بدن مثبتی دارند.

۴۲. همیشه به دنبال کارهای بزرگ نیستند و از موفقیت های کوچک شاد می شوند.

۴۳. ترس را در ذهن خودشان وارد نمی کنند تا بتوانند کارها را به خوبی انجام دهند. آن‌ها بر ترس غلبه می‌کنند و این موضوع باعث می‌شود تا بتوانند در پروژه‌های سخت به موفقیت برسند.

۴۴. سخت‌کوش و با شخصیت هستند. آن‌ها به سرعت عصبانی نمی‌شوند یا برای رسیدن به هدف خودشان کسی را تحقیر نمی‌کنند.

۴۵. حرف‌های انتقادی خودشان را با ملایمت بیان می‌کنند تا بتوانند به هدفی که می‌خواهند دست پیدا کنند.

۴۶. بسیار صادق و روراست هستند و به افراد موفق می‌توان کاملا اعتماد کرد. این افراد به گونه‌ای کار می‌کنند که بتوان در دراز مدت با آن‌ها کار کرد.

۴۷. عادت افراد موفق این است که آنها تلاشگران واقعی هستند و معمولا بیش از ۸ ساعت در روز کار می کنند.

۴۸. روحیه‌ی خوب دارند و با شادی و رضایت خاطر کار می‌کنند و مشکلات نمی‌توانند روحیه‌شان را خراب کنند.

۴۹. مهم نیست لباس های گرانقیمت یا نو بپوشند، هر لباسی داشته باشند بسیار تمیز و مرتب و آراسته است.

۵۰. خواب کافی و مناسب دارند تا اثر متفی کم خوابی روی سلامتی، کارایی و توانایی خود را کاهش دهند.

۵۱. سوالات درستی از خود می پرسند. سوال هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می دهد.

۵۲. خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند متحد می کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می دانند.

۵۳. بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی گذارند زندگی شان اتوماتیک وار سپری شود.

۵۴. از تقلید دوری می‌کنند و به دنبال نوآوری و خلق موقعیت های جدید و جذاب هستند.

۵۵.  از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی می کنند و چه دارند و چه طور به نظر می رسند، توجهی ندارند.

۵۶. متواضع هستند و اشتباهات شان را با خوشحالی می پذیرند و به راحتی عذرخواهی می کنند. آنها از توانایی هایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمی شوند.

۵۷. آنها کینه توز نیستند و دیگران را می‌بخشند. بخشیدن و فراموش کردن بی‌شک بخش جدانشدنی از خوشحال بودن هستند

۵۸. آنها برای دیگران پول خرج می‌کنند و از هدیه خریدن یا شام دعوت کردن سایرین لذت می‌برند.

۵۹. آدمهای گرفتاری هستند اما عجله نمی‌کنند و باعث استرس و ناراحتی خودشان و سایرین نمی‌شوند.

۶۰. عادت افراد موفق این است که یک شنونده سازنده و فعال هستند و در مکالماتشان خودخواهی را کنار می گذارند.

۶۱. ارتباط خوبی با طبیعت دارند و زمانی را برای قدم زدن در پارک، پیاده کنار دریا، کوهنوردی اختصاص می‌دهند.

۶۲. آنها مشکل را همچون چالش و موقعیتی تازه برای بهبود زندگی‌شان در نظر می‌گیرند. در حقیقت کاری که باید کرد این است که واژه «مشکل» را از ذهن برای همیشه پاک کرد.

۶۳. ایمان دارند که پیشرفت های کوچک به موفقیت های بزرگ می‌رسند.

۶۴. عادت افراد موفق این است که برای خودشان هدیه می‌خرند تا حس پر انرژی بودن و رضایتمندی پیدا کنند.

۶۵. هر روز رفتار و منش یک فرد قدرشناس را دارند تا سطح کورتیزول بدن‌شان افزایش یابد و استرس و تشویش کمتری داشته باشند.

۶۶. برای خود یک زمان تنها بودن ترتیب می‌دهند و گاهی با خودشان خلوت می‌کنند.

۶۷. ذهنیت رشد و تکامل دارند و بر این باورند که با کمی تلاش می‌توان رشد کرد و از سختی ها گذشت.

۶۸. روز خود را با یک برنامه صبحگاهی عالی مثل مدیتیشن، صبحانه ارگانیک، قدم زدن، گوش دادن به یک موسیقی ملایم شروع می‌کنند.

۶۹. آنها از صحبت‌های کوتاه صرفنظر می‌کنند و به مکالمات عمیق تمایل نشان می‌دهند و با دیگران روابط اجتماعی برقرار می‌کنند و این روابط به اهمیت محتوا وابسته است.

۷۰. دوستان خوب و مهربانی دور خود جمع می‌کنند تا در مواقع ناراحتی و فشار به آغوش آنان پناه ببرند.

۷۱. عادت افراد موفق این است که  سحرخیزی را جزو جدانشدنی زندگی روزمره خود می‌دانند و از خواب زیاد در صبح دوری می‌کنند.

۷۲. با مفاهیم مالی و حسابداری و اقتصادی ضروری آشنایی دارند و می‌دانند پول خود را چگونه مدیریت کنند.

۷۳. همانطور که به خواب و غذای مناسب و کافی اهمیت می‌دهند به ورزش هم توجه می‌کنند تا انرژی کافی داشته باشند و این فعالیت ها باعث آزاد شدن اندورفین در بدنشان شود.

۷۴. عادت افراد موفق این است که  با افراد موفق و الهام بخش معاشرت می‌کنند.

۷۵. سخت ترین کار روزشان را همان اول صبح انجام می‌دهند زیرا برای انجام دادن یک کار سخت هم انرژی بیشتری داشته اند و هم باعث افزایش اعتماد به نفس فرد خود می‌شوند.

۷۶. به کاری که انجام می‌دهند واقعا عشق می‌ورزند و به محصولات و موفقیت‌های شرکت‌شان افتخار می‌کنند.

۷۷. می‌دانند که همه نمی‌توانند حامی و پشتیبان آنان باشند بنابراین به دنبال جلب حمایت تمام افراد نیستند.

۷۸. برای خود انگیزه ایجاد می‌‌کنند انگیزه به افراد کمک می کند که اهدافش را همواره در دورنمای پیش رویش ببیند و مطمئن شود که در مسیر درست برای رسیدن به آنها قدم می گذارد.

۷۹. برای خود یک سرگرمی مورد علاقه فراهم می‌کنند و گاهی به آن می‌پردازند.

۸۰. به خود و سایرین حس شجاع بودن را القا می‌کنند و در تمایم مسیر زندگی سعی می‌کنند نترس و شجاع باشند.

۸۱. در خودشان  روحیه رهبری و سرگروه بودن را پرورش می‌دهند و از هدایت و راهنمایی دیگران لذت می‌برند.

۸۲. می‌دانند که همیشه نباید به تنهایی کارهای مهم را انجام دهند بنابراین یک شریک خوب و قابل اعتماد برای خود پیدا می‌کنند.

۸۳. افراد موفق بر روی رسیدن به هدف تمرکز می‌کنند و برای این امر یک برنامه‌ریزی با ثبات انجام می‌دهند.

۸۴. عملگرا هستند و می‌دانند هیچ مشکل و مسئله‌ای تا زمانی که اقدامی انجام ندهند حل نخواهد شد.

۸۵. از دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی دوری می‌کنند با کیفیت زندگی واقعی آشتی می‌کنند.

۸۶. عادت افراد موفق این است که آنها چرخ را دوباره اختراع نمی‌کنند اما برای انجام هر کاری از شیوه و روش خود استفاده می‌کنند.

۸۷. سعی در یافتن یک عشق واقعی دارند و می‌دانند قلبشان همیشه باید از حضور یک فرد مهربان و خوش اخلاق و خواستنی مملو باشد.

۸۸. اشتباهات گذشته‌ی زندگیشان را به بهانه های واهی ادامه نمی‌دهند و هرجا متوجه خطای خود شدند از مسیرشان برمی‌گردند.

۸۹. از خودبزرگ بینی شدیدا پرهیز می‌کنند و تمام نقاط قوت و ضعف خود را کاملا می‌شناسند.

۹۰. فضای اطرافشان را به طبیعت نزدیک می‌کنند و از گل و گیاه و سرسبزی و نشاط استفاده می‌کنند.

۹۱. اصلا با پرحرفی میانه‌ای ندارند و همیشه می‌دانند زیاد حرف زدن باعث خسته شدن سایرین می‌شود.

منبع: بازده