قطعاً دانستن زندگینامه افراد موفق ایرانی می تواند جرقه ای بسیار بزرگ و ارزشمند برای عموم افراد و همینطور جوانان محسوب می شود. پیر امیدوار پولدارترین مرد ایرانی است که دانستن شرایط زندگی آن می تواند بسیار در طرز فکر و نوع زندگی شما تأثیر گذار باشد. در سایت راز موفقیت قصد داریم داستان زندگی افراد موفق ایرانی در جهان از جمله پیر امیدوار را مورد بررسی قرار دهیم.
پیر امیدوار در سال 1969 در پاریس چشم به جهان گشود. آن زمان هیچ کس نمی دانست که این کودک یکی از افراد موفق ایرانی و جهان و یک کار آفرین خیر خواهد شد.
والدین او مهاجران ایرانی بودند و هر دو از پزشکان موفق و معروف در دنیا محسوب می شدند. پیر تنها شش سال داشت که به خاطر شرایط کاری پدرش مجبور شدند که به آمریکا سفر کنند.
چیزی نگذشت که پدر و مادر پیر امیدوار از هم جدا شدند و تصمیم بر این شد که او با مادرش زندگی کند. پیر امیدوار در دوران مدرسه سرکش بود و اغلب از مدرسه فرار می کرد. درست در کلاس نهم دبیرستان به برنامه نویسی علاقه ای شدید پیدا کرد.
اولین جرقه در ذهن پیر به این شکل دنبال شد که برنامه ای برای فهرست کتاب های کتابخانه بنویسد. به این ترتیب مسیر برای او بازتر شد.
او تحصیلات دانشگاهی را در رشته برق به اتمام رساند و البته در نهایت با تغییر رشته برای مدارج بالاتر به علوم کامپیوتری ورود کرد.
او در دوران دانشگاه شغل نیمه وقتی پیدا کرد که زیر نظر مکینتاش اداره می شد. در این دوره توانست برنامه نویسی مکینتاش را به طور حرفه ای یاد بگیرد، به این ترتیب چندین نرم افزار را به ثبت رساند. پس از اتمام تحصیل از دانشگاه وارد شرکت کامپیوتری اپل شد و البته در بخشی بسیار فرعی و کوچک مشغول به کار شد.
پس از گذشت سه سال از فراغت تحصیلی خود با سه تن از دوستان تصمیم به تاسیس یک شرکت محاسباتی مبتنی بر برنامه نویسی نمود. در این شرکت قسمتی برای فروش اینترنتی وجود داشت که بعد از گذشت چندین سال تبدیل به یک شرکت تجارت الکترونیک شد. پیر همیشه مجذوب چالش های تجارت الکترونیک بود.
جریان ازدواج پیر در شرایط کاری وی تأثیر گذاشت او با خانمی آشنا شد که علاقمند به جعبه های آبنبات بود و پیر امیدوار برای اینکه او را خوشحال کند، تصمیم گرفت که بخشی از سایت خود را به طراحی کلکسیون جعبه های آب نبات اختصاص دهد و به این ترتیب توانست وارد معامله های اولیه شود. بعدها این بانوی خیر به نام پاملا، همسر پیر جوان شد و نقش زنی موفق را در داستان موفقیت های زندگی پیر بازی کرد.
او سایتی راه اندازی کرد تا افراد بتوانند محصولات خود را بدون واسطه خرید و فروش کنند و اولین محصولی که در سایتش به فروش رفت یک روان نویس معمولی و البته شکسته بود. دیری نگذشت که کسب و کار پیر بسیار رونق گرفت و بسیاری از افراد در سایت او ثبت نام کردند و به این ترتیب بابت هر آگهی مبلغی به او می رسید.
این ایده خیلی کوچک شروع شد. اما به سرعت به یک کسب و کار آنلاین بسیار بزرگ تبدیل شد.
در سال 1996 قراردادی امضا شد که برای فروش بلیط های هوایی از سایت او استفاده شود. دیری نگذشت که سایت پیر امیدوار در گروه سایت های تجاری بسیار بزرگ قرار گرفت و او نام سایت خود را اکوبی EchoBay انتخاب کرد. این نام تکراری بود و در نهایت او نام جدیدی با عنوان ای-بی انتخاب کرد و توانست یک کمپین بازاریابی بسیار فعال راه بیندازد.
یک سال بعد شرکت در وضعیت عرضه عمومی سهام خود قرار گرفت و در همن لحظات اول پیر را تبدیل به میلیارد بسیار بزرگ در جهان کرد.
پیر امیدوار به عنوان موسس و رئیس شرکت ای بی با کشورهای مختلف جهان از جمله استرالیا و آلمان و کانادا وارد معامله شد.
اینجا آغاز موفقیت های بزرگ، اقای امیدوار بود، که بیزینس او را جهانی کرد.
در اواخر سال 1998، سایت ebay درآمد سالانه 750 میلیون دلاری را برای خود فراهم ساخت و به این ترتیب آمازون که بزرگترین سیستم تجارت الکترونیک در آن زمان بود، با الگو گرفتن از ای بی، سیستم حراجی آنلاین خود را اغاز کرد. در ادامه بنیاد ای بی تاسیس شد و پیر امیدوار بهترین کارآفرین سال شناخته شد.
در سال 2000 پیر عضو هیئت مدیره شرکت E-people شد و در سال 2002 بعنوان فرد موفق در دنیای فروش انلاین توانست سیستم های خرید و فروش با اعتبارهای بسیار بسیار بالا مدیریت کند.
در سال 2005 ای بی بخش جدیدی را راه اندازی کرد تا بتوانید خرید و فروش ماشین و همینطور یک سری سیستم های صنعتی را به سایت اضافه کند. این شرکت هم اکنون به عنوان بزرگترین شرکت در جهان برای قیمت گذاری کالا به شمار می رود.
ده سال بعد اولین فروش عمومی سهام ای بی با کشورهای چین و هند آغاز شد.
افراد موفق ایران و یا به زبان بهتر افراد موفق جهان کم نیستند اما پیر امیدوار در لیست 42 فرد ثروتمند آمریکا محسوب می شود. پیر امیدوار ثروتمندترین ایرانی حال حاضر در جهان است.
23 اصل موفقیت در کسب و کار
1- سودهایتان را دوباره سرمایهگزاری کنید
وقتی برای بار اول، از سرمایهگزاری هایتان و یا از کسب و کارتان، سودی عایدتان میشود، دچار وسوسه میشوید که آن پول را خرج کنید. ولی هرگز این کار را نکنید. به جای خرج کردن، آنرا دوباره سرمایهگزاری کنید. وارن بافت، در همان اوایل کارش، این را یاد گرفت. زمانیکه او و دوستاش پال، در دوران دبیرستان، یک ماشین پینبال خریدند و آنرا در یک سلمانی قرار دادند، و با درآمد آن دستگاههای بیشتری خریدند تا جایی که تعداد دستگاههای آنها به هشت دستگاه رسید. وارن بافت تا جایی پیش رفت که توانست با سرمایهگزاری مجدد عایدیهایاش در سن 26 سالگی 174 هزار دلار [به پول امروز، 1.4 میلیون دلار] سرمایه دست و پا کند. حتی پولهای کوچک هم میتواند به سرمایههای بزرگ تبدیل شود.
2- تمایل به متفاوت بودن داشته باشید
تصمیماتتان را برپایه اعمال و گفتههای دیگران پایهریزی نکنید. در سال 1956 زمانی که وارن بافت مدیریت 100 هزار دلار پول را بر عهده گرفت، آن تعداد معدود سرمایهگزاران که با او شریک شدهبودند، اعمالاش را عجیب و غریب توصیف کردند؛ او حتی به شرکای مالیاش نگفته بود که قرار است پولها را کجا سرمایهگزاری کند. همه پیشبینی میکردند که وارن بافت با شکست سختی روبرو خواهد شد. اما 14 سال بعد، زمانی که وارن بافت شراکتاش را تمام شده اعلام کرد، تشکیلاتاش بیش از 100 میلیون دلار ارزش داشت. وارن بافت معتقد است که هر کس باید خودش را با استاندارهای خودش مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، نه استانداردهای دیگران.
3- هرگز انگشت شستتان را نمکید
تمام اطلاعاتی را که برای تصمیمگیری به آنها احتیاج دارید، از قبل آماده کنید و از یکی از دوستانتان بخواهید که شما را کنترل کند و اطمینان حاصل کند که در اجرای ضربالاجلهایی که برای خود تعیین کردهاید، پایبندید. یکی از افتخارات وارن بافت، انجام کارهای مقتضی در زمانهای تعیین شده است. وارن بافت جلسات غیرضروری و بینتیجه را «مکیدن انگشت شست» نامگزاری کرده است.
4- قبل از انجام هر معاملهای آنرا به خوبی بررسی کنید
همیشه قبل از شروع هر کاری، قدرت چانهزنی شما در آن کار بیشتر است. این نکته را وارن بافت به سختی فرا گرفته است. زمانی که پدرپزرگ وارن، او و دوستاش را برای پارو کردن برفهای اطراف سوپر مارکتاش استخدام کرده بود، وارن و دوستاش برای مدت 5 ساعت، در حال پارو کردن برفها بودند. بعد از اتمام کار، پدر بزرگ به هر دوی آنها مجموعا 90 سنت داد، که آنرا باید بین خودشان تقسیم میکردند. یعنی برای انجام یک کار طاقت فرسا، برای هر ساعت کمتر از چند پنی عایدشان شده بود. قبل از انجام هر معامله ای، از تمام جزئیات آن مطلع شوید، حتی اگر آن معامله را با دوست یا اعضای خانوادهتان انجام میدهید.
5- مواظب هزینههای خرد باشید
تمرین کنید که مراقب تمام هزینههایتان باشید. پیشگیری کردن از هزینههای اضافه میتواند سود شما را افزایش دهد و سود بیشتر مساوی است با سرمایهگزاری بیشتر و سرمایهگزاری بیشتر میتواند شما را سریعتر به ثروت و شوکت برساند.
6- وام گرفتن را محدود کنید
زندگی کردن با کارتهای اعتباری و وام، شما را ثروتمند نمیکند. وارن بافت هیچ وقت مبالغ قابل توجهی وام نگرفته است حتی برای سرمایهگزاری.
[در کشوری مانند ایران، که نرخ بهرهی بانکی، کمتر از نرخ تورم است؛ گرفتن وام درصورتیکه شرایط بازپرداخت فراهم باشد و مبلغ آن در مسیر سرمایهگذاری و گردش پول باشد توصیه میشود.]
7- سمج باشید
با سرسختی و البته هوش میتوانید بر رقبای خوب برتری پیدا کنید.
8- به موقع خارج شوید
وقتی وارن بافت جوان بود، یک بار در مسابقات اتومبیل رانی شرط بندی کرد و باخت. برای جبران ضرر متحمل شده، دوباره شرط بندی کرد و باز هم باخت و تمام پولهایی را که در یک هفته بدست آورده بود از دست داد. وارن دیگر هیچ وقت آن اشتباه را تکرار نکرد و به آن مسابقات شرط بندی باز نگشت. بدانید که چه وقت جلوی ضررها را بگیرید و اجازه ندهید که نگرانی از ضررهای متحمل شده، شما را به تکرار همان اشتباه وا دارد.
9- خطرات را تشخیص دهید
در سال 1995 شرکتی که پسر وارن بافت را استخدام کرده بود از سوی اف.بی.آی متهم به حسابسازی برای کسر مالیات شد. وارن به پسرش پیشنهاد داد که تصور کند اگر در آن شرکت بماند بهترین و بدترین سناریویی که ممکن است وجود داشته باشد چیست. و اگر باز هم ارزش داشت، در آن شرکت بماند. پسر وارن به سرعت تشخیص داد که خطر ماندن در شرکت بیشتر از فایده آن است، بنابر این روز بعد از کار در آن شرکت استعفا داد. قبل از هر تصمیمی تمام پیامدهای آنرا بررسی کنید.
10- معنی واقعی موفقیت را درک کنید
با وجود ثروت افسانهای وارن بافت، او موفقیت را با دلار اندازه نمیگیرد. در سال 2006، وارن تقریبا تمام ثروت افسانهای خود را به خیریه ملیندا و بیل گیتس بخشید. وارن بافت میگوید: "وقتی شما به سن و سال من برسید، موفقیت را اینچنین تفسیر میکنید که چه تعداد از افرادی که میخواهید شما را دوست داشته باشند، به راستی، دوستتان دارند. این آخرین امتحانی است که نشان دهید، چگونه در تمام این سالها زندگی کردهاید."
11- در مراحل ضروری تلاش خود، سر وقت حاضر شوید
وقتی در میانه یک تلاش مهم هستید، مراحلی هستند که عبور از آنها تعیین کننده است. وارن بافت که اینک 82 ساله است، درباره به دست آوردن یک کمک هزینه تحصیلی در دوران نوجوانی اش می گوید: «من رفتم به آنجا و تنها کسی بودم که [سر وقت] آمده بود. 3 پروفسور [داور] آنجا بودند و مدام می خواستند که بیشتر صبر کنیم [تا بقیه هم بیایند]. من گفتم "نه،نه، قرارمان ساعت 3 بود." بنابراین بدون اینکه هیچ کاری بکنم، کمک هزینه را بُردم.»
12- کار سخت و صادقانه، درمان همه مشکلات نیست
آقای بافت می گوید: «سوارکارهای خوب روی اسب های خوب کارشان عالی است، ولی روی اسبچه های چوبی نه! اساساً کار سخت و صادفانه همه مشکلات را درمان نخواهد کرد» بلکه مردم و شرایط اقتصادی هم نقش بزرگی در موفقیت کسب و کار ها دارند. (قابل توجه مسئولان فضای کسب و کار)
13- قراردادهای کاری را طوری انتخاب کنید که انگار دارید دنبال همسر می گردید
نظر آقای بافت در این باره جالب است: «در جستجو برای یک معامله، ما همان روشی را به کار می بندیم که یک فرد در جستجوی همسر ممکن است استفاده کند. یعنی پیوندی برقرار می کنیم تا چیزی فعال، جذاب، و با ذهن باز را به دست بیاوریم، نه اینکه بخواهیم خودمان را در عجله بیندازیم.» (قابل توجه جوانان جویای کار و همسر)
14- پیش بینی کنید که آینده چه شکلی خواهد داشت وارن بافت،ثروتمندترین مرد جهان
و اما درباره نگاه به آینده، آقای بافت می گوید: «من [برای سرمایه گذاری] دنبال کسب و کارهایی می گردم که بتوانم پیش بینی کنم 10 یا 15 یا 20 سال بعد، چه شکلی خواهند داشت. این به معنای جستجو برای کسب و کارهایی است که در آینده، عملکردی کما بیش شبیه آنچه امروز دارند داشته باشند، با این استثنا که بزرگتر شده باشند و در سطح جهانی کار کنند.»
«بنابراین روی فقدان تغییر تمرکز می کنم. برای مثال وقتی به اینترنت نگاه می کنم، سعی می کنم و بالاخره هم تشخیص می دهم که چطور فلان صنعت یا کمپانی می تواند توسط اینترنت تغییر کند یا صدمه ببیند، و بعد، از آن سرمایه گذاری اجتناب می کنم.»
15- به افراد، به چشم سرمایه نگاه کنید
و حالا اندرز آقای بافت برای دانشجویان رشته مدیریت ارشد کسب و کار (MBA) را بخوانید: «به هم کلاسی های تان نگاه کنید. یکی را که شخصیتش را دوست دارید برای خرید انتخاب کنید و یکی دیگر را که به نظرتان آدم جالبی نیست برای فروش. بعد این ویژگی ها[ی دخیل در تصمیم گیری] را یادداشت کنید و خواهید دید که هیچ کدام، مادرزادی نیستند بلکه در جریان زندگی به دست می آیند. پس آنها را بنویسید و دنبال کنید.»
16- تشخیص دهید که از چه کسی خوش تان می آید و از چه کسی بدتان
آقای بافت تقریباً درباره هر چیزی نظر خاص خودش را دارد. همه دارند. او می گوید: «آدم یا آدم هایی را که بیش از همه تحسین می کنید انتخاب کرده و بعد بنویسید که به چه خاطر او/آنها را ستایش می کنید. حق ندارید اسم خودتان رو توی این فهرست بیاورید.»
«بعد [از اینکه فهرست را پر کردید] فرد/افرادی را فهرست کنید که صادقانه، دو سنت هم برای شما نمی ارزند و ویژگی هایی را که باعث شده از او/آنها روی گردان شوید را هم یادداشت کنید.»
17- با افرادی کار کنید که برای شان احترام قائل هستید
آقای بافت با چه افرادی کار می کند: «پیش آمده که من معاملاتی را لغو کنم، فقط چون از افرادی که با انجام معامله مجبور به همکاری باهاشان می شدم، خوشم نیامده بود. هیچ دلیلی هم برای تظاهر نداشتم.»
«کار کردن با افرادی که باعث می شوند زخم معده بگیرید، -به جرأت می گویم- شبیه ازدواج کردن با پول و ثروت است. احتمالاً تحت تمام شرایط کار اشتباهی است، حالا اگر ثروتمند هم باشید که دیگر حماقت است.»
18- موقع استخدام، به سه ویژگی کلیدی افراد نگاه کنید
زیر دست یکی از ثروتمند ترین افراد دنیا، چه کسانی کار می کنند؟ او مشخصات افراد مناسب برای استخدام را چنین بر می شمرد: «یک بار کسی گفت که در جستجو برای استخدام افراد، دنبال سه کیفیت بگرد: "صداقت، آگاهی و انرژی. و اگر طرف اولی را نداشت، آن دو تای دیگر تو را خواهد کشت."»
19- صبور باش
نظر آقای بافت در مورد صبر این است: «فرقی نمی کند چقدر تلاش و استعداد وسط گذاشته باشی، بعضی چیزها فقط زمان می خواهند. نمی شود که با باردار کردن 9 زن، 1 ماهه بچه تولید کرد!»
20- با آدم هایی بچرخ که از خودت بهتر هستند
خود آقای بافت (و البته بیل گیتس) که چنین می کند: «ارتباطاتی به وجود بیاور که در آنها، اخلاق و رفتار افراد از خودت بهتر باشد و آن وقت به طور خودکار، در همان مسیر خواهی افتاد.»
21- از اشتباهات خودت درس بگیر
«من اشتباهات زیادی می کنم و در آینده هم اشتباهات زیادی خواهم کرد. این هم بخشی از بازی است. فقط باید اطمینان حاصل کنی که کارهای درست بر اشتباهات چیرگی دارند.»
22- تحقیقات خود را انجام بده
«ریسک ها از اینجا ناشی می شوند که ندانی داری چه می کنی.»
23- بدان که تغییر عادت ها سخت است
«زنجیرهای عادات بسیار سبک تر از آن هستند که حس شوند و در عین حال، بسیار سنگین تر از آن که به راحتی پاره شوند. در سن و سال من، نمی شود عادت ها را تغییر داد. من گیر کرده ام. ولی شما 20 سال بعد، عادت هایی را خواهید داشت که امروز تصمیم گرفته اید در زندگی روزانه تان جاری کنید.»
منبع: وب سیور