عصر ایران - این پست برای مقایسه کردن و ارتباط دادن توصیه ها و عملکرد مدیران و کارآفرینان موفق است چرا که برای آدمهای مختلف موفقیت کسب و کارهای نوپا معانی مختلفی دارد، این توصیهها برای کسانی است که وقت، انرژی و توانشان را برای ساختن یک ایده از لحظه شکلگیری آن صرف میکنند.
۱. زود از خواب بیدار شوید.
۲. فقط "شروع” کنید.
۳. بازار را مطالعه کنید.
۴. کسب و کار را حول ارزشهایتان جمع کنید. وقتی که بدانید چه چیزی برایتان مهم است برنامه ریزی و پیروی از آن بسیار راحتتر خواهد بود.
۵. به متخصصین گوش دهید و از یک طرح (برنامه) کسب و کار ساده پیروی کنید.
۶. اگر کاری میکنید که برای دیگران تولید ارزش میکند ببینید چطور میتوانید برایش درخواست پول کنید. این تنها راهی است که میتوانید به تولید آن ارزش به شکل بلند مدت ادامه دهید.
۷. به خود و غریزه خود اعتماد کنید.
۸. حداقل یک کلید واژه از توضیح کسب و کارتان که در گوگل هدف میگیرید در دامنه سایت خود قرار دهید.
۹. از اشتباهاتتان درس بگیرید.
۱۰. با سیستم دستی و از طریق ایمیل ارائه تولیداتتان را شروع کنید و فقط وقتی که پایگاه محکم پیدا کرد آن را اتوماتیک کنید.
۱۱. ریسکهای بزرگتری بپذیرید. گاهی لازم است که اول سنگ را پرتاپ کنید بعد هدف را پیدا کنید.
۱۲. در محیط کاری مشترک کار کنید. برای رشد، اجتماعی از آدمها لازم است.
۱۳. ایمان داشته باشید، ایمان داشته باشید، ایمان داشته باشید!
۱۴. راهنماهایی پیدا کنید. ملاقات و ارتباط برقرار کردن با کسانی که موفقیت را یافتهاند برای پیدا کردن موفقیت خودتان ضروری است.
۱۵. مطالعه، مطالعه، مطالعه! از مطالعه دست نکشید.
۱۶. با مردم مهربان باشید.
۱۷. اگر شرکت شما به تکنولوژی محور است تا زمانی که بتوانید به روش خود اعتبار دهید و موثقش کنید در حد امکان کمتر کدنویسی کنید.
۱۸. کمرو و ترسو نباشید. پیش فرضهایتان را، که اول باید رو شوند، به همان شدتی که پیش فرضهای دیگران را نقد میکنید به چالش بکشید.
۱۹. کمی وقت برای بازبینی خود بگذارید.
۲۰. وقتی برای کامل کردن جمله زیر برای شرکتتان بگذارید. (اگر بتوانید جاهای خالی را با کلمات قطعی، واضح و پر از اطلاعات پر کنید ۵۰ % چالشهای بازاریابیتان را حل کردهاید):
ما یک شرکت …………. هستیم که برای …………………، ………….. فراهم میکنیم که از …………. بهتر است چون …………. .
۲۱. وقت مصرفشدهتان را مثل پول مصرف شده کنترل کنید.
۲۲. به بدن و ذهنتان گوش فرا دهید، هر وقت لازم بود استراحت کنید.
۲۳. بهتر است به جایی فکر کنید که دوست دارید آنجا باشید، نه به موانع پیش رو.
۲۴. همه چیز را ساده کنید و آنها را قابل مدیریت کردن نگه دارید.
۲۵. بلاگ بسازید و خودتان را به نوشتن روزی یک پست ملزم کنید.
۲۶. همیشه در حال فروش باشید. به عنوان کارآفرین باید هر روز و همه ساعات روز در حال فروش ایدهتان به مردم باشید. باید از هر جلسه و هر فرصتی که برای فروش ایده پیش آمد استفاده کنید و نگذارید فرصت از دست برود.
۲۷. نگذارید در فشار و استرس روزانه غرق شوید.
۲۸. همیشه با مشتریهایتان صحبت کنید.
۲۹. درستی و کمال خود را همیشه حفظ کنید.
۳۰. بگویید "بله”. (و البته در " نه" گفتن هم قاطع باشید)
۳۱. میزبان مجلسی شوید. اما زمان، مکان و تِم انتخاب نکنید. با شرکتها، فروشگاهها و رستورانهای محلی هماهنگ کنید و همکاری داشته باشید.
۳۲. برای شاد بودن صبر نکنید تا موفق شوید. اگر این کار را بکنید هرگز شاد نخواهید بود چون مغزتان همیشه مفهوم "موفقیت” را تغییر میدهد. فرمول را به عکس کنید تا اول روی شادی واقعی تمرکز کنید، سرعت موفقیت در مغزتان به خودی خود بالا میرود.
۳۳. از بازار پیشی بگیرید- اما نه زیادی.
۳۴. اگر میخواهید کاری عظیم برپا کنید همه انرژیتان را روی یک شرکت بگذارید.
۳۵. افراد باهوش را استخدام کنید و به متوسط راضی نشوید.
۳۶. کنجکاو بمانید.
منبع: عصرایران
در این مطلب چند توصیه برای بهبود تجارت و یا شروع یک کسب و کار موفق برای شما بیان می کنیم که نتیجه بخش بودن آنها را تضمین میکند:
چه افرادی که قبلا سابقه شروع یک کسب و کار را داشته اند و چه آنهایی که برای اولین بار میخواهند کسب و کاری را آغاز کنند همه در یک نقطه مشترکند، میخواهند کسب و کاری موفق راه اندازی کنند، اما بار ها و بارها شاهدیم که با وجود موفقیت در ابتدا بسیاری از فعالیت های شغلی قبل از یک سال کاری تعطیل شده و یا با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند، برخی دیگر نیز پس از شروع فعالیت به مسیری غیر از آنچه از ابتدا تعیین کرده بودند رفته و فعالیت های غیر مرتبط با اهداف اولیه خود انجام میدهند، در این مقاله روش راه اندازی یک کسب و کار موفق را به زبانی ساده توضیح داده و شما را با فاکتور های اولیه موفقیت در کسب و کار آشنا میکنم .
قبل از هرچیز باید این را بدانیم که فاکتور های موفقیت در بین افراد بسیار متفاوت است، لذا ابتدا باید تعریف خود را از یک تجارت موفق مشخص نماییم، چه بسا موفقیت در تجارت از دید یک شخص فروش بالا و سود سرشار کوتاه مدت، از دید شخصی دیگر آرامش در کسب و کار و سودی تضمین شده و برای دیگری ایجاد یک برند و یا کارآفرینی باشد.
در این مطلب سعی دارم موفقیت را از نقطه نظری متعادل در نظر گرفته و ارتباط آن را با کسب و کار برقرار نمایم، پس از سالها فعالیت در موسسات مختلف چه به عنوان سرمایه گذار چه بعنوان مدیر ارشد سازمانها و مراکز تجاری و یا مشاور و مدرس آنچه توجه مرا در طی سالیان به خود جلب نمود تشابه خلقیات و عادات افراد با نتایج مشابه در کسب و کار بود، این را میتوان همان قانون علت و معلول دانست و بی شک نتایج رفتار و اخلاق شما در کسب و کار به وضوح خود را نشان داده و برونداد یکسانی را در پی خواهد داشت.
در اینجا چند توصیه برای بهبود تجارت و یا شروع یک کسب و کار موفق برای شما دارم که تجربه و مطالعاتم نتیجه بخش بودن آنها را تضمین میکند:
1 – در صورتی که قبلا کسب و کاری داشته اید که موفق نبوده عوامل رفتاری خودتان را که باعث شکست شده پیدا کنید و به یاد داشته باشید عوامل درونی بسیار تاثیرگذار تر از عوامل خارجی هستند. پس برای تغییر نتایج قبلی ابتدا تغییر را از خودتان شروع کنید.
2 – قبل از داشتن یک برنامه استراتژیک ذهن خود را برای داشتن تفکر استراتژیک آماده کنید، برنامه ها ممکن است دستخوش تغییرات شوند اما یک ذهن خلاق و موقعیت شناس میتواند همیشه به کمک شما بیاید.
3 – از شروع کردن تجارت و یا کاری که به آن علاقه ندارید خود داری کنید، قبل از شروع کسب و کار بیشتر از سود دهی به مفید بودن کسب و کار و مطابقت آن با علایق خود اطمینان حاصل کنید.
4 – در مورد شرایط کسب و کار، رقیبان، مشتریان و مهمتر از همه وجه تمایز محصول خود با رقبا تحقیق کنید و یک سئوال اساسی را همیشه از خود بپرسید، مشتری چرا باید محصول یا خدمات شما را نسبت به رقیبتان ترجیح دهد.
5 – اهداف خود را مشخص کنید اهدافتان باید بزرگ اما قابل دسترس باشد. اهداف خود را دسته بندی و به دو دسته کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم کنید، یادتان باشد اهداف بلند مدت چشم انداز سازمان شما را شکل داده و در صورت عدم انتخاب صحیح انگیزه های فعالیت را از بین خواهند برد .
6 – همیشه با انگیزه باشید و از افراد با انگیزه در سازمان خود کمک بگیرید، داشتن انگیزه میتواند هر غیر ممکنی را ممکن کند.
7 – به روی فعالیت ها ی اصلی خود تمرکز کنید هر روز از یک شاخه به شاخه دیگر نروید و سعی کنید کارها را اولویت بندی کنید. سعی کنید تمرکز اصلی خود را بر اهداف خود متمرکز کنید.
8 – از تغییر نترسید، به خاطر بسپارید همه در مقابل تغییر مقاومت میکنند اما باید به عنوان یک مدیر قدرت تصمیم گیری در لحظات حساس را داشته باشید و این تصمیم میتواند در مورد هر چیزی باشد، حتی خود شما !
9 – برای خود و کارمندان و مشتریانتان پاداش مشخص کنید در هر مرحله از کار در صورت دست یافتن به موفقیت، حتی موفقیت های کوچک به خود و دیگران پاداش بدهید.
10 – به یاد داشته باشید یک مدیر خوب باید کارمندانی خوب داشته باشد، منابع انسانی خلاق و با انگیزه را استخدام و به آنها آموزش دهید و سعی کنید اختیارات لازم را برای نمایش توانمندیهای خود داشته باشند، شما فقط باید از دور آنها را کنترل کرده و آنها را متوجه حظور و پیگیریتان بکنید اما از دخالت در مسائل کوچک خودداری کنید.
11 – بر محصولاتی تمرکز کنید که نیاز آن در طیف وسیعی از جامعه باشد، یادتان باشد شما میتوانید بدنبال نیازهایی باشید که هنوز محصول و خدماتی برای آنها ایجاد نشده است.
12 – تحمل داشته باشید و منتظر اتفاق خارق العاده نباشید، فقط و فقط به اهدافتان فکر کنید و مرحله به مرحله پیش بروید بسیاری از افراد دقیقا زمانی که با موفقیت چند قدم فاصله دارند دست از کار میکشند.
13 – یک مشاور خوب برای راهنمایی کسب و کار خود انتخاب کنید، در مورد فاکتور های مشاوره مدیریت تحقیق و کارآزموده ترین گروه را که میتوانند زمان کافی برای شما بگذارند انتخاب کنید، فراموش نکنید از افرادی که یک نسخه واحد برای همه دارند پرهیز کنید، یک مشاور مدیریت خوب با تکیه بر تجربه و تحقیق و آنالیز بازار میتواند از نگاهی دیگر کسب و کار شما را بررسی و راه حل های خوبی به شما ارائه دهد، اما یک نکته مهم در مورد داشتن مشاور این است که فقط زمانی که به بن بست رسیده اید به یاد داشتن مشاور نباشید.
14 – از تکنیک های مختلف فروش و بازاریابی بهره مند شوید، همیشه مشتریانی وجود دارند که شما آنها را نمی بینید، یک تیم بازاریابی خوب و مهم تر از آن چند ایده خوب برای فروش، همیشه فروش بیشتر میتواند به کار شما انگیزه و منابع مالی تزریق کند
15 – یک سیستم اطلاعاتی دقیق در کسب و کار خود ایجاد کنید، اطلاعات را دریافت، نگهداری و مرتبا آنالیز کنید، انحراف از اهداف و یا ضرر و زیان را در سریع ترین زمان تشخیص داده و به دنبال راه حل باشید
16 – سیستم های مدیریت کیفیت بر اساس استانداردهای بین المللی متواند بسیار موثر باشد، یک سیستم بهبود مستمر استاندارد تبیین و از آن تبعیت کنید.
17 – از تکنولوژی های روز بهره مند شوید و کسب و کار خود را همه جا معرفی کنید
18 – مهمترین عامل موفقیت شما در تجارت مشتریان شما خواهند بود یک کلید اساسی در موفقیت وفادار سازی مشتریان است، مشتریان خود را فراموش نکنید، مرتبا با آنها در تماس باشید و سعی کنید خدمات بیشتر و مطلوبی به آنها ارائه دهید .
19 – در مورد برند و مزیت های محصولتان تبلیغ کنید اما همیشه به خاطر داشته باشید موثر ترین تبلیغات باید با صداقت، کوتاه و حاوی یک پیام مشخص باشند که بر برند و مزیت محصول شما استوار باشد.
20 – به کار، منابع انسانی، محصول و برند خود باور داشته باشید و هر روز به فکر ایجاد یک خلاقیت در کسب و کارتان باشید.
هر چند عوامل و نکات مختلفی در این حوزه مطرح و قابل ذکر است اما رعایت نکات بالا شاید کلیدی ترین موارد در تجارت است، همانطور که در ابتدای مقاله ذکر نمودم فاکتور های موفقیت میتواند متفاوت باشد اما یک جمله از آلبرت انشتین را به شما یاد آوری میکنم سعی کنید به جای انسان موفق بودن بر روی ارزشمند بودن تمرکز کنید و من گمان میکنم یک کسب و کار و یا فرد ارزشمند همیشه موفق خواهد بود .
چاک دیویس کارآفرینی موفق است که تصمیم گرفته بعد از ۱۳سال رموز موفقیتش را با ما در میان بگذارد. او باور دارد تمام آنچه به دست آورده به خاطر باور به یک جمله بوده است: علایقش در زندگی را دنبال کرده است. دیویس وقتی یک نوجوان ۱۳ ساله بود به خاطر علاقه زیادش به ورزش، یک روزنامه کوچک ورزشی راهاندازی کرد و به طور مستمر و جدی در آن فعالیت میکرد. او خودش و علایقش را باور داشت و کاری کرد که همه مردم او را باور کنند.
با سبکتو همراه باشید تا ۵ توصیه از او برای موفقیت را بررسی کنیم. او میگوید: توصیهها را امتحان کنید شاید شما را تبدیل به میلیونر بعدی کرد.
چاک دیویس پس از راهاندازی روزنامهاش توانست مصاحبهای با پیت رازال، سرپرست لیگ فوتبال آمریکا داشته باشد، و این اولین قدم بزرگ در موفقیت او بود. چاک در این مصاحبه توانست میزان علاقهاش را به ورزش به رازال ثابت کند، به همین خاطر در پایان مصاحبه رازال به او گفت که میتواند در جلسه انتخاب بازیکنان لیگ همراه او باشد. این همراهی بیش از ۱۰ سال ادامه داشت.
چاک با همکاری فرهاد محیط، یک کارافرین موفق ایرانی، استارتاپ کوچک شاپزیلا را تبدیل به یک شرکت بزرگ کرد و آن را به قیمت ۲۲۵میلیون دلار فروخت، سپس استارتاپ بعدیاش را به نام فاندانگو ایجاد کرد و با استراتژیهای مدیریت خود توانست آن را به یک شرکت بزرگ تبدیل کرده و با قراردادی نه رقمی آن را به کامکست بفروشد. در نتیجه همه این فعالیتها چاک دیویس در سال ۲۰۱۴ جایزه کارآفرین جوان را از آن خود کرد و امروز به عنوان یکی اساتید دانشکده کسب و کار هاروارد مشغول به تدریس است.
او در یکی از مصاحبههایش تمام تجربیات خود را در قالب ۵ توصیه مهم اعلام کرد:
چاک دیویس میگوید: شاید در باور مردم افراد زیرک و فریبکار زرگتر به نظر برسند و احساس کنند که آنها موفقترند، اما در دنیای موفقیت چنین نیست. اگر در مسیر درستی پیش بروید، سودی بیشتر از آنچه فکر میکنید خواهید داشت. نگاه مثبت باعث می شود تا همیشه برای ادامه راه انگیزه داشته باشید و خوش قلبی آسودگی خاطر به شما میدهد. همچنین افراد در ارتباط با فردی خوش قلب و مثبت، زودتر به او اعتماد کرده و راههای موفقیت را زودتر میپیمایید. او باور دارد که تنها راه موفق شدن، داشتن پشتکار و ثبات قدم در راهی است که به هدف ختم میشود.
دیویس باور دارد که یک تیم خوب میتواند هر کسب و کاری را به موفقیت برساند. او میگوید: من چهار دوست و هم تیمی دارم که در هر ۳ کسب و کارم همراه من بودند. گره زدن روابط دوستانه با کار،محیطی مطلوب به وجود میآورد که همه در آن احساس برابری و قدرت میکنند و همینطور محیط خشک کاری را از بین میبرد.
امروزه محیطهای کاری برای کارمندان منعطفتر شده اند. چاک دیویس باور دارد که کارکنان باید از این فرصتها برای لذت بردن از محیط کارشان بهرهمند شوند تا بتوانند افرادی مثبت و خلاقتر باشند. او میگوید: ببینید کجا و در چه شرایطی فکرتان بیشترین بهرهوری را دارد، هنگام دویدن روی تردمیل؟ یا هنگام گوش کردن به یک آهنگ؟ یا هنگام نگاه کردن به آسمان؟ شرایط ایدهآلتان را پیدا کنید و بهترین استفاده را از فکرتان در راه رسیدن به اهدافتان ببرید. من وقتی اسکی میکنم یا در طبیعت و به دور از هر وسیله ارتباطی هستم بهترین ایدهها به ذهنم میرسد.
برای همه ما پیش آمده است که با اینکه میدانیم کاری یا شخصی باعث استرس مان میشود و انرژیمان را میگیرد اما بازهم به آن چسبیدهایم و رهایش نمیکنیم. این احساس شاید ناشی از یک ترس باشد، اما باید با خودمان روراست باشیم و تمام جوانب آن را به درستی ببینیم. به قول معروف جلوی ضرر را از هرجا بگیری منفعت است. پس برای رسیدن به موفقیت و اهدافمان یک تصمیم قاطع بگیریم و همه آنچه که انرژیمان را میگیرد حذف کنیم.
دیویس میگوید: در یک تیم زمانی که کسی کارش را به درستی انجام نمیدهد، به سرعت باید از تیم حذف شود، و بعد از آن همه با خودشان فکر میکنند که کاش از اول این اتفاق افتاده بود.
چاک دیویس این توصیه را در زندگی شخصیاش اجرا کرد و طعم موفقیت را چشید. او به ورزش و رویدادهای ورزشی علاقه زیادی داشت و از آن لذت میبرد، بنابراین اولین کاری که میتوانست را در این حوزه برای خودش راهاندازی کرد، یک روزنامه ورزشی کوچک.
دیویس در این باره میگوید: من افق کاریام را مانند مسابقات ورزشی به ۴ دسته تقسیم میکنم: سه ماهه اول، ساخت تیم و استخدامها کارکنان جدید، و تعیین اهداف مدیریتی است. سه ماهه دوم زمانی است که جریان درآمدی ایجاد شده و ما در حال تست بازار هستیم و باید روی مسیر اصلی و هدف کسب و کارمان متمرکز باشم. در سه ماهه سوم خودمان را با کسب و کارهای بهتر مقایسه میکنیم و با توجه به میزان رشد و درآمدمان برای پیشی گرفتن از آنها برنامه ریزی میکنیم. در سه ماهه چهارم من در همایشها و کنفرانسها شرکت میکنم و داستان سه دوره قبل را بازگو میکنم و برای افراد سخنرانی میکنم.
علاقه دیویس به ورزش باعث شهرت و موفقیت او شد. شما ممکن است در زمینههای دیگری مثل هنر، ریاضیات، علوم یا… علاقه داشته باشید. مهم این است که خودتان را باور کنید و علاقهتان را وارد کسب و کارتان کنید. با این کار درگیری همیشگی بین کاری که دوست داشتید انجام دهید و چیزی که امروز مجبود به انجام آن هستید را برای همیشه از بین میبرید و از هر لحظه کاریتان نهایت لذت را میبرید.
منبع: سبک تو
افراد موفق از روشهای متفاوتی برای حرف زدن، تفکر و برخورد با چالشها و مشکلات مختلف استفاده میکنند. هر فردی میتوان برای دست یابی به موفقیت، از شیوههای رفتاری آنها الگو بگیرد، چرا که موفقیت همانند دیگر مهارتها اکتسابی است. با یوکن همراه باشید.
برای رسیدن به موفقیت کافی است از تفکر و رفتارهای افراد موفق پیروی کنیم. موفقها آن طوری که بیشتر مردم تصور میکنند نیستند. در ادامه خصوصیات رفتاری آنها را بیان میکنیم. پس ببینید کدام یک از خصوصیات در شما وجود دارد؟ کدام یک را باید در خود به وجود آورید؟
افراد موفق و سخت کوش، تمام کارها را قابل انجام میبینند. آنها از عبارتهایی چون "باید انجامش دهم"، "این مشکل را حل میکنم" و "از پسش بر میآیم" استفاده میکنند و به این باور رسیدهاند که برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد. آنها همه چیز را با دید مثبت می بینند و دائماً به دنبال راه حل برای رفع مشکلات هستند.
شاید کار سختی جلوی راهتان باشد و مطمئن نباشید که از پسش بر میآیید، اما باز هم به خود اعتماد کنید و بگویید "راه حلی پیدا میکنم". افراد موفق هم ممکن است کاری را بلد نباشند اما به خود قول دادهاند به دنبال راه حل بروند یا از کسی بخواهند کمکشان کند.
افراد موفق هر شرایطی را یک فرصت برای خود میدانند. این در حالی است که افراد معمولی در برخورد با مشکلات تنها سختیها را میبینند، اما موفقها میدانند حل مشکلات آنها را به موفقیتهای مالی جدیدی میرساند. آنها باور دارند موفقیت با حل مشکل و چالشها به دست میآید. پس هیچ وقت بدون مواجهه با مشکلات و سختیها نمیتوان به موفقیت رسید.
خیلی از افراد از چالشها متنفرند و همیشه از آنها دوری میکنند، اما موفقها از چالشها استقبال میکنند. چالشها سبب میشود تا توانایی فرد تقویت شد. افراد موفق هر چالشی را موتور محرکهای برای خود میدانند و این مسئله سبب میشود تا به موفقیتهای بیشتری برسند.
افراد موفق با هر مشکلی رو به رو شوند، راه حلی برای آن پیدا میکنند و پاداشی برایش میگیرند. هر چقدر مشکل بزرگتر باشد و افراد بیشتری درگیر آن باشند، افراد موفق با حل آن، به موفقیت بیشتری دست مییابند. پس بهترین راه برای این که خودتان را از بقیه بالا بکشید بهبود بخشیدن وضعیت است.
برای این که به موفقیت برسید و تمام رویاهای خود را محقق کنید، باید در مسیرتان ثابت قدم باشید و از اهداف خود دست نکشید. افراد موفق حتی با وجود شکست و اتفاقات غیرمنتظره، در راه خود ثابت قدم میمانند.
خیلی از افراد به دنبال جلب توجه و شناخته شدن نیستند، بلکه تلاش میکنند از اعتبار، موقعیت کاری و هر آنچه تاکنون به دست آوردهاند مراقبت کنند؛ در مقابل افراد موفق بدون این که به نتیجه فکر کنند، ریسک پذیر هستند و حاضرند برای رسیدن به موفقیت بارها برگردند و دوباره شروع کنند.
غیرمنطقی بودن به معنای بی ثبات و دمدمی مزاج بودن نیست. اگر کارهایی خاص شما را به نتیجه نمیرسانند، حتی اگر این اقدامات از روی منطق باشند، باز هم قبول نکنید انجامشان دهید. تصور کنید اگر کسی به دنبال انجام کارهای "غیرمنطقی" نمیرفت، شاید اکنون هواپیما، ماشین، تلفن و اینترنت وجود نداشت.
اگر بخواهید خیلی محتاط باشید نمیتوانید کارهای بزرگ انجام دهید، زیرا دائماً مواظب همه چیز هستید. برای دست یابی به رویاهای خود باید دست از احتیاط بردارید و کمی خطرناک باشید.
افراد موفق فعالیت زیادی دارند که شاید باورش برایتان سخت باشد. آنها دائماً مشغول کاری هستند، حتی اگر در ایام تعطیلات باشند؛ برای اطمینان میتوانید از خانواده یا همسر آنها بپرسید. افراد ناموفق هیچ وقت برای دستیابی به هدف، کاری انجام نمیدهند، یا آنقدرها که نیاز است، انجام نمیدهند. افراد موفق باور دارند شاید کارهایشان خیلی زود به نتیجه نرسد اما اگر فعالیت مداوم داشته باشند دیر یا زود نتیجهی آن را میبینند.
حتی وقتی مطمئن نیستید کاری را انجام بدهید یا نه، همیشه بله بگویید. وقتی مرتب به همه چیز جواب منفی دهید این اتفاق رخ نخواهد داد. پس تلاش کنید به همه چیز "بله" بگویید تا جایی که مجبور شوید برای مدیریت زمان و انرژیتان، گاهی از "نه" هم استفاده کنید. پس "بله" گفتن را به عادت خود تبدیل کنید؛ این همان عادتی است که شما را به موفقیت میرساند.
تعهد یکی از خصوصیاتی است که باید در خود به وجود آورید. در حال حاضر سازمانها و افراد زیادی هستند که نسبت به کارها و مسئولیتهای خود تعهد ندارند. افراد موفق میدانند برای دست یابی به موفقیت باید متعهد و مسئولیت پذیر باشند.
تا زمانی که کاری به نتیجه نرسیده، یعنی تمام نشده است. تا وقتی که رسماً با مشتری و سرمایه گذار قرارداد نبستهاید یعنی کار تمام نشده است. شاید بارها با مشتری تماس بگیرید، اما به نتیجهای نرسید، در این وضعیت افراد منطقی تصمیم میگیرند کار را نیمه تمام رها کنند؛ اما اگر بخواهید به موفقیت برسید باید کمی غیرمنطقی باشید و کار را تا رسیدن به نتیجه ادامه دهید.
افراد موفق روی زمان حال تمرکز میکنند تا بتوانند به آینده مطلوب خود برسند. آنها عقیده دارند به تعویق انداختن کارها از موفقیت دورشان میکند. وقتی مدام کارها را به فردا موکول کنید، اعتماد به نفس و انگیزهی کافی برای اقدام فوری را نخواهید داشت.
وقتی میتوانید به موفقیت برسید که از تغییر استقبال کنید. افراد موفق به همه چیز به دید تغییر نگاه میکنند و این تغییر است که آنها را به موفقیت میرساند. آنها به این باور رسیدهاند که باید خود را با تغییرات همگام کنند. پس استقبال از تغییر ویژگی بارز افراد موفق است.
افراد موفق میدانند چه کاری به نتیجه میرسد و انجام چه کاری بی فایده است، اما افراد عادی و ناموفق تنها روی سخت کار کردن تمرکز دارند. موفقها هر چقدر هم سخت کوش باشند، به دنبال سخت کار کردن نیستند بلکه به این فکر هستند که چطور هوشمندانه کار کنند. آنها به دنبال رویکردی درست و مطمئن هستند که آنها را به موفقیت میرساند.
افراد موفق به دنبال روشها و سنتهای جدید هستند، اما از روشهای قدیمی تبعیت نمیکنند. پس نباید همیشه موافق بقیه و همرنگ جماعت باشید. به این فکر باشید چطور میتوانید از تفکرهای سنتی که مانع پیشرفت دیگران است، به نفع خود و برای دست یابی به موفقیت بهره ببرید.
افراد موفق همیشه هدف دارند و خیلی روی مشکلات تمرکز نمیکنند. آنها با تمرکز روی هدف میتوانند هر ناممکنی را ممکن کنند. افراد موفق هم روی زمان حال تمرکز دارند و هم روی رویای بزرگی که در سر دارند توجه میکنند.
باید هر کاری که انجام میدهید را مأموریتی برای خود بدانید. طرز فکرتان این باشد که هر فعالیتی میتواند دنیا را تغییر دهد. پس به هر تلفن، ایمیل، قرار ملاقات و هر کاری که در دفتر کار خود انجام میدهید، به دید وظیفهی شغلی نگاه نکنید، بلکه نگرشتان این باشد که این کار شما را به موفقیت میرساند.
انگیزه همان چیزی است که برای ادامه کار به شما انرژی میدهد. برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه داشته باشید و برای دست یابی به هدفتان تلاش کنید. البته نباید برای انجام یک کار تنها یک ساعت، چند روز یا چند هفته اشتیاق داشته باشید، بلکه باید انگیزهتان به قدری بالا باشد که سبب شود هر روز با انرژی به مسیر خود ادامه دهید. افراد موفق دائماً به دنبال دلایلی هستند که به آنها برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر انگیزه میدهد.
افراد موفق به نتیجه اهمیت میدهند و خیلی روی تلاش یا زمانی که برای انجام یک کار صرف میشود تمرکز ندارند. این واقعیت را قبول کنید که تنها نتایج هستند که اهمیت دارند. پس برای دست یابی به موفقیت کمی به خود سخت بگیرید و تا وقتی به نتیجه مطلوب نرسیدید دست از تلاش برندارید.
در زندگی میتوانیم هر رویایی داشته باشیم، هر چند ممکن است رویاها بزرگ و دست نیافتنی به نظر برسند. رویاهای بزرگداشته باشید و گامهای بلند بردارید تا ببینید بلند پروازی چطور میتواند شما را به موفقیت برساند.
افراد موفق تنها میخواهند واقعیت زندگی خود را بسازند و به زندگی اطرافیان خود کاری ندارند، چرا که زندگی آنها با واقعیتهای معمول زندگی دیگران متفاوت است. آنها تنها به دنبال تحقق رویاهایشان هستند و به آنچه دیگران آن را ممکن یا غیرممکن میدانند کاری ندارند.
خیلی از افراد عادی تصور میکنند باید تمام جوانب را در نظر بگیرند و بعد مسئولیتی را قبول کنند. آنها گاهی به این نتیجه میرسند که برای قبول مسئولیت جدید وقت ندارند. شاید این رویکرد ریسک بالایی داشته باشد اما خلاقیت و توانایی حل مسئله وقتی به وجود میآید که فرد مسئولیتی را قبول کند.
اخلاق گرایی به معنای آن نیست که رفتارهایتان دقیقا مطابق با معیارهای جامعه باشد. بلکه رعایت اخلاق شما را ملزم میکند تا آنچه به دیگران گفتهاید، انجام دهید و به قدری جلو روید تا به نتیجهی دلخواهتان برسید. البته اخلاق گرایی تنها به مسائل مالی مربوط نیست بلکه در حوزههای دیگر چون تحقق تواناییها و استعدادها نیز نمود دارد.
رشد و سلامت تمام اعضای گروه در انجام کارهای گروهی مهم است و افراد موفق به خوبی به این مسئله واقفاند. افراد موفق هر کاری انجام میدهند تا تمام اعضای تیم را بالا ببرند، زیرا موفقیت آنها روی کار شما هم تأثیر گذار است.
بنا بر گزارشهای منتشر شده، مدیرعاملها و کارآفرینان موفق در هر سال 60 کتاب میخوانند و در بیش از 6 کنفرانس شرکت میکنند. افراد موفق هر کتابی که برای آنها مفید است را میخوانند.
خیلی جالب است افراد موفق کارهایی را انجام میدهند که با انجام دادنش خیلی راحت نیستند؛ در واقع به سراغ کارهایی میروند که انجام آنها برایشان دشوار و طاقت فرساست. خیلی خوب است که در شرایطی شناخته شده قرار گیرد اما افراد موفق تمایل دارند خود را در وضعیتهای جدید قرار دهند. آنها میخواهند گاهی راحت نباشند. پس شما هم سعی کنید به دنبال راحتی و آسایش نباشید زیرا این مسئله نشان می دهد در مسیر صحیح موفقیت قرار گرفتهاید.
در زندگی خود عادت کنید روابط تان را گسترش دهید. با کسانی ارتباط برقرار کنید که روابط بهتر و تحصیلات بالاتر از شما دارند، این مسئله روی موفقیت شما بسیار تأثیر گذار است. افرادی که در اطرافتان هستند تأثیر به سزایی روی شما و اهدافتان دارند. اگر میخواهید به پیشرفت برسید با افرادی که بلندپروازتر از شما هستند، رویاهای بزرگتر دارند رابطه برقرار کنید.
برای رسیدن به موفقیت باید ببینید کدام یک از عادتها برای شما بهتر است و بعد خودتان به طور منظم آن عادتها را انجام دهید.
تمام خصوصیات و رفتارهای افراد موفق اکتسابی و قابل یادگیری است. تنها به دنبال استفاده از یک یا دو خصوصیت ذکر شده نباشید و تمام آنها را به کار بگیرید.