کار آفرین هستید؟ آیا میدانید کارآفرینان موفق با چه مشکلاتی روبرو هستند؟
راهاندازی کسب و کاری پر سود که در آن رئیس خودتان باشید، رؤیایی دلپذیر است، اما در واقع محقق ساختن این رؤیا آنقدرها که بهنظر میرسد آسان نیست.
به گزارش آلامتو به نفل از ماهنامه معیشت؛ برخی از بزرگترین و موفقترین کارآفرینان جهان، برای دستیابی به آرزوهای خود مسیر دشواری را پیمودهاند. آنها سخت تلاش کردهاند و تنها پس از سالها کوشش به موقعیتی باثبات و موفق رسیدهاند.
در این بخش، گفتههای آنها را درباره سختترین بخش از کارشان ذکر کردهایم تا با خواندن آنها، اراده شما برای رسیدن به قلههای موفقیت دوچندان شود و بدانید که این چهرههای مشهور نیز با سعی و تلاش سخت به موقعیت کنونی دست یافتهاند.
همچنین بخوانید: کارآفرینی چیست؟
مارک زوکربرگ: بیتجربگی
مالک بزرگترین شبکه اجتماعی جهان و یکی شناختهشدهترین کارآفرینان معاصر معتقد است که موفقیت بهصورت حاضر و آماده بهدست نمیآید: «وقتی کارم را شروع کردم، نمیخواستم شرکت بزرگی ایجاد کنم و چیزی هم در اینباره نمیدانستم.
آنچه مرا به این مسیر سوق داد توجه به روابط میان مردم بود و اینکه شبکهای برای آسانتر شدن این ارتباطات ایجاد کنم». این بیتجربگی باعث دردسر زیادی برای او شد و تنها پس از تلاش بسیار موفق به رفع آن گردید.
لری پیج: دشواریهای مدیریت
مؤسس گوگل به خوبی از قوتها و ضعفهایش آگاه است و میداند که با تلاش در کمپانی گوگل چیزهای زیادی را از دست داده است. چراکه در زندگی یک کارآفرین، زمان زیادی صرف کار میشود و طبیعی است که امور دیگری در این فرآیند آسیب میبینند. او یکی از بخشهای دشوار کارش را مدیریت نیروهای کمپانی خود میداند. اینکه باید به خوبی آینده را تصویر کرد، شناخت درستی از صنعت آیتی داشت و فعالیتهای پرسنل را در مسیر تحقق اهداف هدایت کرد. این فرآیند آنقدر تخصصی و پیچیده است که کارآفرینان جوان به سختی از پس آن برمیآیند و گاه به ساعتهای متمادی کار نیاز دارند.
سرگی برین: برآوردن تقاضای زیاد مشتریان
مؤسس دیگر گوگل به نکته جالب توجهی اشاره کرده است. اینکه موفقیت ناگهانی و جاری شدن سیلی از تقاضا برای محصول یا خدمات شما نیز ممکن است باعث دردسر شود. بهطور مثال، شرکت گوگل ناچار است برای میلیونها جستجوی روزانه آمادگی داشته باشد و زیرساختهای آن را فراهم سازد.
این کار نیازمند توجه و تلاش بسیار است و اندکی کوتاهی در جلب رضایت مشتریان باعث تضعیف جایگاه مجموعه و از بین رفتن دستاوردها خواهد شد. از اینرو، کارآفرینان جوان باید پس از موفقیت اولیه نیز هوشیار باشند و به تلاش خود بیفزایند.
استیو جابز: نیاز به سادگی
مدیر عامل فقید اپل اغلب به سبب تمرکز و پشتکارش مشهور است، اما این کار همیشه آسان نیست. چراکه یکی از اهداف اصلی او در اداره مجموعه اپل و تولید محصولات، سادگی آنها بوده است. به گفته جابز، تولید محصولی ساده در اغلب موارد دشوارتر و پیچیدهتر است و به همین دلیل، به تفکر و برنامهریزی وسیعتری نیاز دارد.
مردان از چه زنانی لذت می برند؟
بیل گیتس: آسیبهای تکنولوژیک
فردی که شرکت عظیمی چون مایکروسافت را اداره میکند به خوبی از ارزش و اهمیت ابداعات جدید آگاه است. او معتقد است که در اداره کسب و کارهای عظیم استفاده از تکنولوژی اهمیتی حیاتی دارد و سلاحی استراتژیک است.
اما همین عامل برتریبخش ممکن است در کسب و کارهای کوچک دردسر ایجاد کند. به این معنا که مجموعههای محدودی که دامنه کاری کوچکی دارند، با استفاده بیش از اندازه از ابزارهای تکنولوژیک بیشتر به خود آسیب میزنند.
تراویس کالانیک: کنترل احساسات
مؤسس شرکت اوبر به کارآفرینان توصیه میکند که مهار احساساتشان را در دست داشته باشند. اغلب کسانی که دست به ابداعات تازه میزنند، افرادی جسور و شجاعاند که عواطف قوی آنها در مسیر ایجاد امور جدید عمل میکند. اما اگر نتوانند این تمایلات را به خوبی کنترل کنند، به سرعت آسیب خواهند دید و نتیجه جالب توجهی به دست نخواهد آورد.
جی کی رولینگ: تحمل شکست
شاید باورش سخت باشد که یکی از موفقترین نویسندگان جهان اینقدر به شکست فکر کند، اما این مسأله واقعیت دارد. او در یکی از مصاحبههایش میگوید: «ما مدام از پیروزی حرف میزنیم، در حالیکه باید به شکست نیز بیندیشیم». او معتقد است اگر توانایی مقاومت در برابر شکست را نداشته باشیم، راهی به موفقیت نخواهیم یافت، چراکه شکست مسیر موفقیتها را هموار خواهد کرد.
دکتر دِرِه: تشکیل گروه کاری مناسب
این تولیدکننده مشهور محصولات شنیداری و ابزارهای دیجیتال زمان زیادی را صرف یافتن نیروهای کارآمد و ایجاد گروه کاری مطلوب خود کرده است. او میگوید: «من کمالگرا هستم و به همین دلیل سخت میتوانستم از افراد برای کار دعوت کنم.
شما باید با اعضای تیمتان ذهنیت مشترکی داشته باشید، انگیزههایتان یکسان باشد و چشمانداز آینده را به یک شکل ببینید». البته او در نهایت توانست گروه مطلوبش را پس از صرف زمان زیاد تشکیل دهد و موفق شود.
مارک کوبان: گفتن کلمه «نه»
این تاجر و سرمایهدار مشهور آمریکایی یکی از چالشهای بزرگ موفقیت در کارآفرینی را «نه گفتن» میداند. او معتقد است هر «نه» شما را به سوی یک «آری» سوق میدهد و ناچار هستید کاری را برای خلاف میل و عقل انجام دهید. طبیعی است که با چنین رویهای موفقیت دور از دسترس خواهد شد!
جک دورسی: امور مالی و حسابداری
این مؤسس مشهور توئیتر با صداقت تمام از ترس و نگرانی بابت ثبت اسناد مالی و امور حسابداری سخن گفته است. به نظر او یکی از سختترین بخشها برای کارآفرینان جوان آمادهسازی حسابها و اسناد مالی است. چراکه انجام این کار در کنار دانش و تجربه به آگاهی از قوانین و رویههای مالیاتی نیاز دارد که در اغلب موارد، جوانان فاقد آنها هستند. به همین دلیل، ممکن است در اثر اشتباه آسیبهای جدی را متحمل شوند.
اپرا وینفری: مواجهه با منتقدان و مخالفان
این چهره مشهور رسانههای تصویری در آمریکا معتقد است که روبرو شدن با حجم عظیمی از انتقاد در مسیر موفقیت مانع بزرگی است. مخصوصاً زمانیکه بدانید تعداد زیادی منتظر شکست و سقوط شما هستند. این افراد انتظار میکشند تا شما اشتباهی انجام دهید و آنگاه با بزرگنمایی این خطا، نابودتان کنند. اگر فردی در طلب موفقیت باشد، باید توانایی روانی چنین موقعیتهایی را داشته باشد و به سرعت در برابر رقبا تسلیم نشود.
بارابارا کورکوران: ترس
این سرمایهگذار مشهور آمریکایی ترس را بزرگترین دشمن موفقیت میداند. ترس درورنی از شکست، دشواریهای زندگی، از دست دادن عزیزان و موارد مشابه آرامآرام انرژی فرد را تحلیل میبرد و او را به موجودی ضعیف و شکننده تبدیل میسازد. از اینرو شجاعتِ معقول از جمله شروط اصلی کارآفرینی است.
لری الیسون: رشد سریع اعضای گروه
مدیرعامل شرکت اوراکل یکی از دشوارترین بخشهای کارآفرینی را پیشرفت سریع همکاران اولیه و تمایل آنها به ترک مجموعه میداند. این اتفاق معمولاً در روند کار رخ میدهد و ممکن است آسیبزا باشد. از سوی دیگر، شاید تواناییهای همکاران شما با نیازهای جدید همخوانی نداشته و مجبور باشید با آنها وداع کنید. طبیعی است که چنین اقدامی بسیار دشوار است و فشار روانی زیادی روی فرد وارد میسازد.
آریانا هافینگتون: تعادل کار و زندگی
صاحب امتیاز مجموعه خبری هافینگتون پست ایجاد تعادل میان کار و زندگی را بخش دشوار کارآفرینی میداند. او معتقد است که افراد جوانی که به تازگی اقدام به راه اندازی کسب و کاری تازه کردهاند، اغلب زندگی شخصی و خانوادگی خود را فراموش میکنند و غرق در کار میشوند.
غافل از آنکه موفقیتهای شغلی صرفاً برای زندگی آرام و مرفه در زندگیِ واقعی ارزش دارند و بدون چنین اهدافی کاملاً بیفایده هستند. بهعلاوه، بدون ایجاد توازن میان این دو بخش از زندگی، فرد انرژی کافی را نخواهد داشت و مسیر پیشرفت او مسدود خواهد شد.
منبع: آلاماتو