موفقیت فردی

راهی برای رسیدن به موفقیت فردی

موفقیت فردی

راهی برای رسیدن به موفقیت فردی

۵ نکته که شما را در زندگی موفق می‌کند

چه کنیم که موفق تر شویم؟ چطور می توانیم در تمامی عرصه های زندگی، چه حرفه ای و چه شخصی، پیشرفت کنیم؟ 

به گزارش افکار نیوز، در طول دهه های متوالی مقاله ها و مطالب زیادی از ادبیات درباره این موضوع نوشته شده است، اما در اینجا من ۵ نکته ای را ارائه می کنم که به گمانم اساسی هستند...


۱ - فعال باشید

ویکتور فرانکل می گوید بین محرک و پاسخ خلاء وجود دارد و در حدفاصل این خلاء، تمامی آزادی ما نهفته است. با اینکه وی از محرومیت های شدید در اردوگاه های کار اجباری نازی رنج می برد، اما به این باور رسید که خود مسوول اندیشه ها و اعمال خود است و فقط برخی واکنش های شرطی نیست.
همانند فرانکل، ما نیز باید تلاش کنیم با همنوا کردن تمامی تجارب زندگی، سرنوشت خود را بیافرینیم. هر چیزی از ذهن ما آغاز و به بیرون ساطع می شود بنابراین هر آنچه در اطراف ما رخ می دهد بازتابی از دنیای درون خود ماست. اینکه ما به این دنیای درون اجازه دهیم سرکش شود، اینکه بگذاریم علف های هرز رشد کنند و همه جا را بگیرند یا اینکه بوستان سرسبز و دلپذیری را پرورش دهیم، همه انتخاب خود ماست؛ این معنی واقعی فعال بودن است.

۲ - مسوولیت پذیر باشید

از آنجا که ما این قدرت را داریم که تجربه ها را انتخاب کنیم، نیاز داریم مسوولیت این انتخاب را هم پذیرا باشیم. شاید هر چیزی که در سر راه ما قرار می گیرد نتیجه مستقیم افکار ما نباشد (هر چند برخی ممکن است بگویند باشد) اما هر آنچه ما به زندگی مان جذب می کنیم، تا حد زیادی، بازتابی از نحوه اندیشیدن ماست. اکثر اینها در سطح ناخودآگاه رخ می دهند اما همین ناخودآگاه از ذهن اندیشمند ما خط می گیرد بنابراین تغییر در نحوه اندیشیدن، دنیای ما را متحول خواهد کرد و ما در برابر آن مسوول هستیم.

رفتار ما نتیجه طبیعی تصاویر ذهنی ماست بنابراین مسوول رفتارمان نیز هستیم، همچنین در برابر رفتاری که در دیگران تحمل می کنیم. اگر بگذاریم دیگران روی اعصاب ما راه بروند، آن وقت باید خودمان را سرزنش کنیم.

۳ - رهبر خوبی باشید

هیچ گاه در هیچ یک از عرصه های زندگی اثربخش نخواهیم بود مگر اینکه مهارت های رهبری مطلوبی داشته باشیم. رهبری یک هنر است و هر یک از ما باید رویکردمان را نسبت به آن پیدا کنیم. اول از همه، باید بفهمیم چگونه خودمان را رهبری کنیم، یعنی اینکه یک قطب نما داشته باشیم، یک خط سیر که همه کارهای ما را راهنمایی کند. این قطب نما، معمولا به شکل یک بیانیه ماموریت شخصی است، سندی که بیان کننده جزییات ارزش هایی است که ما با آنها زندگی می کنیم.

همانطور که دیگران را رهبری می کنیم، حال به عنوان والدین، مدیران، در خانواده و سازمانی که ما خود بخشی از آن هستیم، نیاز داریم پیش از هر کاری و مهم تر از هر چیزی با مثال رهبری کنیم تا روشن کنیم ارزش های ما چه هستند و اینکه ما با آنها زندگی می کنیم. هرگونه عدم انسجامی در ارزش های ادعا شده و رفتار ما شناسایی و قضاوت می شود و باعث از بین رفتن اثربخشی ما خواهد شد. خوددرگیری های فردی و استانداردهای دوگانه میخی خواهند بود بر تابوت توانایی ما برای رهبری.

یک رهبر خوب، ماهرانه و به آرامی رهبری خواهد کرد، پشت همه، بدون سروصدا و هیاهو. در کلام تائو ته شینگ:

سرباز خوب ترس را القا نخواهد کرد.
جنگجوی خوب نمایانگر تجاوز نخواهد بود.
اشغالگر خوب خود را درگیر نبرد نخواهد کرد.
رهبر خوب تمرین قدرت نخواهد کرد.
این همان ارزش بی اهمیتی است.
این راه دستیابی به همکاری دیگران است.
این راه ساختن همان هارمونی است که در طبیعت هست.

۴ - اجازه ندهید ترس شما را بازدارد.

من عاشق تمامی فیلم های اِم.نایت شیامالان هستم. فیلم مورد علاقه من نیز «روستا» است. این فیلم راجع به روبرو شدن با ترسی است که مدام بر ما چیره می شود و رسیدن به این واقعیت که هر زمان که ما با آنها رودررو می شویم، ناپدید می شوند. هیچ چیزی آن نیست که به نظر می رسد. زمانی شنیدم (هر چند به یاد ندارم که کجا) که بیشترین فرمانی که در کتاب مقدس آمده است این است: «هراس به خود راه ندهید.»
در هر برهه ای از زندگی که باشیم، ترس وجود خواهد داشت. هر زمانی که کار تازه ای انجام می دهیم، ترس وجود دارد. هر زمانی که خود را به بالاتر می کشیم یا حلقه راحتی خود را بیشتر می کنیم، ترس وجود دارد. این طبیعت زندگی است. زندگی همواره در حرکت است چه ما به جلو حرکت کنیم، رشد کنیم، به عقب برگردیم یا بمیریم. ما انتخابی داریم؛ یا رشد کنیم یا بمیریم. رشد و ترس دست به دست هم پیش می روند. بخشی از یک بسته هستند و اگر همه نتوانیم این بسته را به آغوش بکشیم، از دست خواهیم رفت.

از شکست نهراسید، شکست ناگزیر و ضروری است. به زندگی همه افراد موفق بنگرید تا زمزمه شکست را ببینید. این شکست اساس پیروزی است، به شرطی که از آن یاد بگیریم.

دیگران را نیز نترسانید. آنها هم مانند شما زیبا و آسیب پذیرند. تنها گاهی اوقات برای مراقبت از خود از راه های مختلف تلاش می کنند. هر کسی تمام تلاش خود را می کند، پس با دیگران با وقار برخورد کنید و از آنها نهراسید. هرگاه با ترس هایتان روبرو شدید، چون دود ناپدید خواهند شد.

۵ - هیچ گاه از آموختن دست نکشید

من به این نتیجه رسیده ام یادگیری فعالیتی اساسی در یک زندگی موفق و هدفمند است. اگر در یادگیری شکست بخوریم، در رشد کردن هم موفق نخواهیم بود و این مساوی با مرگ است. زندگی فرصت های بیکرانی برای یادگیری در اختیار ما قرار می دهد و هر چقدر شرایط سخت تر باشد، احتمال بیشتری وجود خواهد داشت که یاد بگیریم.

از دیگران هم می توانیم یاد بگیریم، به ویژه افراد پرتلاش و مبارز. آنها همانند فرشتگانی از آسمان هستند که به ما در مورد خویشتنمان می آموزند. همچنین می توانیم از اتفاقات اطراف خود نیز درس بگیریم و بیشتر از همه، با تماشای خود، با دیدن اینکه چگونه واکنش نشان می دهیم و چه انگیزه ای ما را به حرکت وامی دارد، یاد خواهیم گرفت.

اگر این ۵ عمل، به عادت تبدیل شوند، منجر به موفقیت در تمام عرصه های زندگی خواهند شد. مسلما اینها نسخه ای آنی نخواهند بود اما اساسی خواهند شد برای یک زندگی مفید.


منبع: تابناک 

۱۵ راهکار ساده برای رسیدن به موفقیت شغلی

ممکن است تصور کنید که شما راهتان با آن دسته افراد موفقی که پیوسته کامیابی های تازه حاصل می کنند یکی نباشد. البته ممکن است آنها توانایی هایی داشته باشند که شما فاقد آن هستید، اما همیشه به یاد داشته باشید: موفقیت آموختنی است و تنها تفاوت شما با آنها این است که آنها همیشه یک سری عادات خاص را به کار می بندند و این باعث کامیابی شان می شود.

موفقیت همین است: جمع راه و روش های زندگی هوشمندانه. در اینجا به چند مورد از این شیوه ها اشاره می کنیم.

۱. با دقت لباش بپوشید

قبل از ترک منزل به سمت محل کار، زمانی را صرف چک کردن شیوه ی لباس پوشیدن خود کنید و اطمینان حاصل کنید که آیا لباس مناسب به تن کرده اید یا خیر. ممکن است بعضی ها بگویند که لباس برای آدم ارزش نمی آورد، اما به عقیده ی من کاملاً اشتباه است. دنیای کار و تجارت تا حد زیادی روی این مسئله می چرخد.اگر مثل یک فرد موفق لباس بپوشید، دیگران هم مثل یک فرد موفق با شما برخورد می کنند. پس در شیوه ی لباس پوشیدنتان تجدید نظر کنید.

۲. مثل برنده ها بیندیشید.

رفتار خود شخص نقش بزرگی در موفقیتش دارد. دیدگاهتان نباید هیچگاه مثل انسان های شکست خورده باشد. خوب است که پیشرفت ها و دستاوردهایی که در راه آنها تلاش می کنید را برای خود مجسم کنید. همیشه نیمه ی پر لیوان را ببینید. مردم هم همیشه از افراد موفق تبعیت می کنند نه منفی بافان.

۳. جزئی از یک گروه باشید

موفقیت اکثر اوقات یک کار گروهی است. یک گلزن در فوتبال هیچوقت به تنهایی نمی تواند موفقیت کسب کند. با همکاری و مساعدت اعضای مختلف یک گروه، موفقیت به دست می آید. اگر در یک گروه کار می کنید، تا جایی که می توانید مسئولیت ها و کارهای خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و از دیگران نیز همین انتظار را داشته باشید. در این حالت است که موفق خواهید شد.

۴. پویشگر باشید

کسی که شکار کردن بلد باشد، می داند که می تواند منتظر شکار در جایی مخفی شود اما هیچوقت چیزی شکار نکند. قانون شکار این نیست. باید از مخفیگاه بیرون آیید و خودتان به دنبالش بروید. در مسائل کاری نیز وضع به همین منوال است. منتظر تکلیف نمانید. خودتان به دنبال کار باشید. در خود انگیزه ایجاد کنید و به دنبال پروژه های جدید باشید و از هیچ چیز هراسی به دل راه ندهید.

۵. احساسات خود را به روشنی بیان کنید

وقتی همه ی قدم ها را به دقت بردارید، تنها چیزی که ممکن است مانع رسیدن شما به موفقیت شود، مهارت های ارتباطی است. خود را در یک جلسه ی کاری تصور کنید. رئیستان از شما نظر خواهی می کند. شما دقیقاً می دانید که چه باید بگویید تا مشکل حل شود، اما در بیان آن عاجزید. صدایتان و کلماتتان هیچکدام یاریتان نمی کنند. اینجاست که همه کم کم از شما دوری می کنند. پس یاد گرفتن مهارتهای ارتباطی یکی از اصول اولیه است.

۶. همیشه نتیجه را در ذهن داشته باشید

هر کاری که انجام می دهیم، قطعاً دلیلی دارد. و برای رسیدن به نتیجه ای مشخص است که همه ی این کارها را انجام می دهیم. در محل کار هم باید همین طور باشد. هر کار ناخوشایندی هم که مجبور به انجامش هستید را با در نظر گرفتن نتیجه و هدفتان به دقت انجام دهید. این به شما انگیزه هم می دهد.

۷. بدانید چطور پشت تلفن صحبت کنید

مهم نیست کار شما چه باشد، تلفن همیشه یکی از مهمترین ابزارها بوده است. حتی از کامپیوتر هم مهم تر است چون وسیله ای است که با آن ارتباط برقرار می کنیم. کسی که آنطرف خط است باید اطمینان یابد که شما دقت و توجه لازم را به او دارید. هنگام صحبت کردن با تلفن از خوردن و آشامیدن و آدامس جویدن خودداری کنید.

۸. منظم باشید

هنگام کار کردن روی یک پروژه، قدم به قدم همه ی مراحل را به دقت طی کنید. برای کار خود طرح و برنامه داشته باشید. اگر قسمتی از کار را ندیده بگیرید، مطمئناً کارتان به نتیجه نخواهد رسید.

۹. انتقاد نکنید

گروهی از مردم فقط برای ایراد گرفتن از سایرین زندگی می کنند. شما اینطور نباشید، اگر در کار کسی ایرادی مشاهده کردید، مثل یک معلم به او گوشزد کنید. کسی را مسخره نکنید و بیش از حد شکایت نکنید. و زمانی هم که کاری شایسته ی ستایش است، تحسین کنید.

۱۰. مودب باشید

سعی کنید در برخورد با دیگران همیشه مودب و مشتاق و علاقه مند باشید. مردم درمورد ما با نحوه ی برخوردمان با آنها قضاوت می کنند. خوش خلق باشید و رفتارتان را اصلاح کنید.

۱۱. هر از گاهی مسئولیت مشکلی را بر عهده گیرید

افراد در برخورد با مشکلات دست پاچه می شوند. بهترین راه حل برای از بین بردن این مشکل این است که هر از چند گاهی مسئولیت برطرف کردن یک مشکل را بر گردن بگیرید.

۱۲. با انتقادات دیگران از شما به خوبی برخورد کنید

وقتی کسی از شما انتقادی می کند، ابتدا ببینید منبع معتبری دارد یا خیر. راحت است که انتقاد را ندیده بگیرید و پیش خود بگویید طرف حسود بود. اما خوب است که گهگاه خودمان را همانطور که دیگران می بینند ببینیم. روی انتقادات دیگران فکر کنید و توصیه ها را نادیده نگیرید.

۱۳. الگو باشید.

همیشه کارها را طوری انجام دهید که انتظار دارید دیگران انجام دهند. این کار بسیار تاثیر گذار است و در کل شرکت انعکاس پیدا می کند. اگر همیشه کارهایتان را به بهترین نحو انجام دهید، در کارتان نمونه خواهید شد و دیگران نیز به عنوان یک سرمشق از شما پیروی می کنند.

۱۴. صبور باشید

چیزی به اسم موفقیت یک شبه یا یک شبه ره صد ساله رفتن وجود ندارد. حتی آنها که به نظر شما یک دفعه موفق شدند نیز مطمئن باشید که برای رسیدن به این موفقیت زمانی طولانی تلاش کرده اند. رسیدن به موفقیت نیازمند گذر زمان است. باید صبور باشید و همیشه هدف را در ذهنتان نگاه دارید.

۱۵. چیزهای جدید بیاموزید

سعی کنید همیشه در زمینه ی کاریتان از اطلاعات روز باخبر شوید و علوم جدید مربوطه را یاد بگیرید. همیشه سطح دانش خود را بالاتر از دیگران نگاه دارید و موفق خواهید شد.

با انجام این نکات، خیلی زود خواهید دید که توجه دیگران به سمتتان معطوف می شود و طالب تجارت، معامله و کار کردن با شما می شوند. و وقتی چنین حالتی ایجاد شود، یعنی موفق شده اید.


منبع:مدیر ایران

ارتباط موثر اجتماعی و موفقیت

امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که ناگزیرازارتباط وبرخورد با دیگران هستیم آنچه مسلم است که هیچ کس قادر نیست بدون کمک ومساعدت وارتباط با دیگران ، نیازهای معمولی خود را برطرف سازد .حال سئوالی که اینجا مطرح می شود این است که چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم وجهت افزایش این ارتباط چه کارهایی باید انجام دهیم یا اینکه چه کارهایی نباید انجام دهیم...

ارتباط موثر

 در معاشرت باید با روی گشاده ونرمی ومهربانی با همه رفتار نمود وتند خویی با هرکس که باشد بد است .اگر خود را در سطح دیگران قرار دهیم واز زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده کنیم ،اغلب به نتیجه دلخواه می رسیم وبا دیگران در سطح خود آنها ظاهر شدن همان برقراری ارتباط موثرمی باشد .بعضی ها گمان می کند که ارتباط فقط شامل حرف زدن ،نوشتن ویا بحث کردن است ، اینها از عناصر مهم ارتباطی هستند ولی در واقع ارتباط را رفتاری می گوییم که پیامی در خود دارد که توسط طرف مقابل ما درک می شود، خواه شفاهی باشد یا غیر شفاهی ،آگاهانه یا ناآگاهانه ، عمدی و…. ولی اگر ادراک شود ،جنبه پیام ارتباطی پیدامی کندوهمین عدم درک پیام رابطه رامختل، ونارسامی سازد. ارتباطات عامل ومنشا بسیاری از شادیها وغصه ها و رنجها ی زندگی است ، زندگی شاد ، زندگی سرشار از دوستی است . روشن است که با افراد متفاوت ، رفتارهای متفاوتی خواهیم داشت تاکید بر خصوصیات مشترک ارتباط را موثر می کند ، ما انسانها با یکدیگر مشترکات فراوان داریم ،با کمی تمرین می توان خود را همراه دیگران بیابیم و با آنها دوست وهم رای شویم. 
● شیوه های افزایش ارتباط خود با دیگران : 
۱) صریح وصادق بودن: 
سعی کنیم در روابط خود با دیگران صریح وصادق باشیم ، در گفته های خود صریح وصمیمی باشیم واز هر نوع ابهامی اجتناب کنیم ، چون اگر منظور خود را با صراحت بیان نکنیم طرف مقابل ما به اشتباه می افتد وبه حدس وگمان متوسل می شود واز واقعیت دور می گردد. 
۲) احساسات خود را بیان کردن: 
بااحساس خود روراست باشیم ، سعی کنیم مشکلات زندگی واحساساتی که داریم،باهمسر وشریک وباطرف مقابل خود در میان بگذاریم .حتی اگر گمان کنیم که باعث ناراحتی آنها میشود اگر می خواهیم با طرف مقابل خود ارتباطی معقول ومنطقی بر پایه تفاهم داشته باشیم ، بهترین روش روراست بودن است واحساس خود را باوی در میان گذاشتن است .اگر مشکلی را حل نشده باقی بگذاریم ویا موضوعی را که مداقه وگفتگو در باره آن الزامی است به میان نکشیم ، مثل این است که دمل چرکین ودردناکی را سرجایش گذاشته وبه حال خود رها کرده باشیم . 
۳) زمینه مشترک ونکات مشابه را یافتن : درجست وجوی زمینه های مشترک باشیم، سعی کنیم در ارتباطمان بیشتر ا نکات مشترک ومشابه را بیابیم . اهداف ونیازها ونگرانیها را از نظر او نگاه کنیم وبرای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کنیم باید اموراو را از دید ونظر او ببینیم وبا پرس وجو ، از اموری که نگرانی او باعث شده ، متوجه گردیم ،همین نکات مشترک زمینه های مساعدی هستند که شالوده همدلی ووحدت وتفاهم را برروی آن می توان بنا کرد ، عبارتی مثل : ((من وتو هردو همین را می خواهیم ))را می توان بیان نمود. 
۴) همدلی وهمدردی کردن: 
سعی کنیم با شخص احساس مشترک داشته باشیم . شادی وغم خود به حساب آوریم وموقعی که او احساس غم می کند ما نیز با او همدرد وهم غم شویم وبالعکس مساعی ما این باشد که سیستم حسی فردارتباط برقرار کنیم . 
۵) شنونده خوبی بودن: 
شنونده خوبی باشیم وگوش کردن را یاد بگیریم .گوش کردن به سخن وکلام دیگری موجب می شود تا او در نهایت آرامش خیال ، به طور واقع ، منویات قلبی واحساسات خود را با ما در میان بگذارد وبرایمان احترام قائل شود وآماده شنیدن نظرات ما شود. 
۶) سیستم روحی افراد را شناختن وتقلید از آنها: 
برای این کار باید به دقت به افراد چشم بدوزیم وبه سخنان آنها به دقت گوش فرا دهیم وببینیم غالبا" از چه نوع کلماتی استفاده می کنند آنگاه با استفاده از همان نوع کلمات ، تقلید از لحن صدا،حالات وحرکات چشم ها به گونه ای با آنها نحوه فکر وعملکرد ذهنی شان مطابق باشد. 
۷) شخصیت افراد در نظر گرفتن: 
باید ببینیم طرف مقابل ما چه شخصیتی دارد ، برون گراست یا درون گرا ، برای صمیمیت با درون گرایان باید ببینیم چه ایده ها وارزشهای برای آنها اهمیت دارد و آنگاه بکوشیم تا با توجه به چارچوبهای ذهنی شان با آنها رفتار کنیم وصحبت کنیم وبالعکس ، برای همدلی با برون گرایان به آنها نشان دهیم که آنچه می گویند وعمل می کنند با اندیشه ورفتار مردم هماهنگ است. 
۸) تقویت نمودن عزت نفس : 
برای تقویت عزت نفس خودباید با تعمق در ژرفای وجود از دنیای پیچیده درون خود آگاه شویم ، به کاستی هایمان پی ببریم ، جهت گیری هایمان را در قبال رویدادهای مردم وشرایط گوناگون
۹) محترم شمردن احساس طرف مقابل : 
همواره رفتاری احترام آمیزداشته باشیم واحساس طرف مقابلمان رامحترم بشماریم،کوچک کردن همدیگر،به خصوص درحضور دیگران درمناسبات وروابط ،اثرتخریبی دارد،رفتار توام باظرافت وملایمت نه فقط شامل رفتار مودبانه می شود،بلکه صفا وصداقت واقعی واعتمادکامل نیز در بردارد. 
۱۰) سکونت نمودن : 
سکوت پیامی اعجاز گر در امر ارتباط است ویکی از جنبه های مهم ارتباط است ، مشروط بر اینکه حاوی پیامی باشد، سکوت می تواند در مناسبات انسان عشق ورضایت وخشنودی وتفاهم دوگانه واحساسها را منتقل سازد. 
۱۱) عدم افراط در موعظه: 
منظورمان را به صورت سخنرانی ونصیحت خشک تو خالی بیان نکنیم . موعظه می تواند جنبه افراطی ومخرب درروابط داشته باشدومابایدسعی کنیم حداعتدال رانگاه داریم وبرای سخنانمان ارزش قائل شویم وجایی که ازمانظرمی خواهند ، نظر بدهیم . 
۱۲) وقت وموفقیت شناس بودن : یادبگیریم که چه وقت شوخی وچه وقت جدی باشی،هیچگاه طرف مقابلمان رادست نیدازیم ،ازگفتن جملات وکلماتی که باراخلاقی وفرهنگی مناسبی ندارنددربیان منظورمان ، خوداری نماییم ،شوخی کردن بایدباتوجه به موقعیت وزمان خاصی باشد . 
۱۳) مخالف نمودن به شیوه مناسب : یاد بگیریم که چگونه بدون بحث وجدلهای مخرب ، مخالفت خود را نشان دهیم ، جرو بحثها غالبا" بابلند کردن صدا ، دادوفریاد ، خشم وغضب ، همراه است . بحث وجدلها تا حدود زیادی تحت تاثیر گرایشات وخلق وخوی افراد درگیر مباحثه قرار می گیرد .اکثریت مردم فاقد روحیه خود پسندانه افراطی هستند ، به این علت با تسلطی که بر نفس خود دارند می توانند از درگیری واهانت خود داری کنند .کسی که می خواهد شمارا خشمگین کندتاازکوره در برویدبهترین راه مقابله باآن برگزیدن روشن سازنده به جای عکس العمل وروش مخرب ومنفی است که اوبه آن توسل جسته است . 
۱۴) یکی بودن قول وعمل : 
سعی کنیم قول وعملمان یکی باشد .هنگامی که خودمان برای گفته های خود ارزش قایل نیستیم ، چه انتظاری می توان داشت که دیگران قولها وسخنان ما را محترم بشمارند .هنگامی که ما قول می دهیم کاری را انجام دهیم سعی کنیم آن را به مرحله عمل برسانیم واگر ناتوان در انجام آن هستیم هرگز خود مکلف به وعده ای که از عهده آن بر نمی آییم ، نکنیم روراست وصادقانه بگوییم نمی توانیم .پس برای اینکه دیگران را به خوبی درک کنیم باید بتوانیم اطلاعات را به خوبی از آنها کسب کنیم واین امر منوط به توانایی ما در دقیق گوش کردن ، دقت نظر ، همدلی ، طرح سئوالات مفید وسودمند واحترام متقابل است . احترام با سیستم حسی فرد دیگر ، مشاهده همه چیز از نگاه او وسر در آوردن از نیازها وعلایقش به ما کمک می کند که اطلاعات را به نحوی دریافت کنیم که به سهولت قایل فهم وهضم باشد . دو عامل اساسی ارتباط ، همان درک شدن ودرک کردن است . زندگی یک مسابقه صرف نیست،می توانیدبا اشخاص به گونه ای رفتار کنید که هرکس خودرا یک برنده در نظر بگیرد واحساس پیروزی کند. شرایط پیروز شدن یکی وباختن دیگری هرگز به نفع کل نیست. همگام شدن نه تنها روی دیگران ، بلکه روی ما نیز تاثیر قابل ملاحظه ای بر جای می گذارد .وقتی با دیگران همگام می شویم در واقع به دورن آنها می رویم ودر ذهن آنهاجا می گیریم ودر ارتباطمان باید سعی مان در افزایش وارتفاء بیش ازبیش این رفتارهاباشدودرنتیجه تجربه ای از آنها پیدا کنیم.همگام شدن موثربه ماامکان می دهد با دیگران برخورد همدلانه وبه یاد ماندنی داشته باشیم .  



منبع: آکا ایران

با گرانی های امروزی چگونه به موفقیت مالی برسیم؟

چگونه در زندگی های امروزی به موفقیت مالی برسیم؟

شاید این روزها بدهی و وام‌های گوناگون دانشجویی و اخباری از نرخ بالای بیکاری و بحران اقتصادی، شما را که در دوره جوانی به سر می‌برید ناامید کرده باشد؛ اما یکی از نشریات حوزه جوانان چند پیشنهاد ساده مطرح کرده که آن را در ادامه بازنشر کرده‌ایم؛ پیش از خواندن آن‌ها باید بدانید یکی از مهمترین راهکارهای برنامه‌ریزی برای رسیدن به آینده مالی و کسب درآمد ایده‌آل، بهره بردن از دانش و تجربیات کسانی است که به موفقیت‌های مالی رسیده‌اند.

1 - کارت عابربانک تان را از خودتان دور کنید

اینکه برای خود حسابی باز کنید و کارت اعتباری‌تان را در جیب بگذارید، ایده خوبی است؛ اما اگر همین کارت، مشوقی برای ولخرجی و مصرف‌گرایی‌تان شود، منتظر عواقبش باشید. زیرا این کارت‌ها حس پول خرج کردن را چندان به خریدار القاء نمی‌کنند.

 

2 -‌ فکر خریدن خودرو را از سرتان بیرون کنید

بیشتر جوانان به محض به دست آوردن سرمایه‌ای هر چند اندک، به فکر خرید خودرو می‌افتند. پولدارترها هم گواهینامه را نگرفته، روی یک خودروی گران حساب باز می‌کنند اما هیچ جای دنیا، خودروی شخصی، سرمایه محسوب نمی‌شود. با در نظر گرفتن بنزین مصرفی و افت قیمت و...، یک هزینه استرس‌زا هم به شمار می‌رود.

 

3 - دائماً امور مالی و حساب بانکیتان را بررسی کنید

این کار درک شما را از مسائل مالی بیشتر کرده، شانس موفقیتتان را افزایش می‌دهد. برای قدم اول از نوشتن کل مخارج ریز و درشت و محاسبه درآمدتان شروع کنید.

 

4 - روی بورس و اوراق بهادار سرمایه‌گذاری کنید و اطلاعاتتان را از بازارهای گوناگون بالا ببرید

یقین بدانید که این سرمایه‌گذاری به نفع شما خواهد بود. البته همه سرمایه‌تان را به این کار اختصاص ندهید.

 

5 - بهترین شیوه اقتصادی شدن، پر کردن حساب بانکیتان است

این هم زمانی امکان‌پذیر است که هر هزینه بیهوده‌ای را حتی اگر اندک، از لیست خریدتان پاک کنید تا نتایج آن را در پس‌انداز ماهانه‌تان لمس کنید.

 

6 - قرض کردن و بازپرداخت سنگین بدهی‌ها را کنار بگذارید

فعلاً به آنچه دارید قانع باشید؛ زیرا بازپرداخت بدهی با وضعیت دانشجویی، بسیار دردسر آفرین خواهد بود.

 

7 - شاید دوران مدرسه به پایان رسیده باشد؛ اما هرگز از یادگیری دست برندارید

کل زندگی ما یک آموزش بلند مدت است. اگر دوست دارید صرفه‌جویی کنید خوب است؛ ولی هیچ‌گاه روی هزینه‌های آموزشی صرفه‌جویی نکنید. چون کسب دانش و یادگیری، خود یک سرمایه‌گذاری بزرگ است.

 

8 - برای اهدافتان برنامه‌ریزی کنید

اگر آرزویی مانند خرید خانه یا ازدواج دارید، باید به جای قرض بیشتر، صرفه‌جویی بیشتر را در پیش بگیرید. امور مالی‌تان را بررسی و اطلاعات خود را کامل کنید. درباره شرایط مالی واقعیتان و همچنین هدفتان با تعیین تاریخ‌های مشخص، برنامه‌ریزی کنید. نتیجه‌اش تلاش و دقت بیشتر شما خواهد شد.

 

9 - روی رفتارها و سبک زندگیتان تمرکز کنید زیرا رفتارهای ما کلید رسیدن به اهدافمان هستند

تا می‌توانید صرفه‌جویی و پس‌انداز کنید؛ زیرا شما را به شرایطی بهتر، امیدوار و رفاه فکریتان را مهیا می‌کند؛ بنابراین انگیزه کاریتان صدچندان خواهد شد. فراموش نکنید موفقیت هر کسی به سبک زندگی و رفتارهای هوشمندانه‌اش بستگی دارد.


منبع: سیمرغ

فوت و فن زندگی افراد موفق و رسیدن به هدف چیست؟

فوت و فن زندگی افراد موفق و رسیدن به هدف چیست؟

هدف افراد موفق در زندگی شان چگونه است؟
گاهی افرادی را می‌بینیم که در زندگی خود بسیار موفق هستند و در هر کاری وارد می‌شوند موفق می‌شوند
و سربلند بیرون می‌آیند.عوامل بسیاری دست‌به‌دست داده‌اند تا این افراد موفق شوند از محیط زندگی و طرز تفکر
و میزان فعالیت و..

ما می‌خواهیم در این مقاله یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت را بررسی کنیم
عاملی که باعث شده این افراد در بلندمدت موفقیت زیادی در زندگی خود کسب کنند
رعایت کردن این قانون باعث شده افراد هم هرروز در زندگی خود پیشرفت کنند و هرروز هم بر

اعتمادبه‌نفس و موفقیت آن‌ها افزوده شود.

عامل موفقیت چیست؟
عاملی بسیار ساده و پیش‌پا افتاده است
باید فعالیت‌های روزانه‌تان را با اهداف تان هماهنگ کنید
ورزش‌کار بدن‌سازی را در نظر بگیرید که می‌خواهد در مسابقات بدن‌سازی شرکت کند و قهرمان شود
این شخص باید رژیم خاصی را که تحت نظر مربی و تحت نظر پزشک تغذیه‌اش است را رعایت کند و

تمریناتش را به‌صورت کامل انجام دهد تا بتواند به موفقیت برسد.

اصول موفقیت در نزدگی

حالا فرض کنید این شخص هر سه یا چهار روز یک‌بار رژیم غذایی خود را بشکند و غذاهایی را

خارج از برنامه بخورد مثلاً پیتزا و ساندویچ بخورد و هرماه یک جلسه‌ی تمرینی را انجام ندهد.
به نظرتان احتمال موفقیت این فرد در رقابت قهرمانی چقدر است؟


افراد موفق اهدافشان را با برنامه‌ی روزانه‌شان در یک‌جهت قرار می‌دهند
اگر می‌خواهید به درامد اینترنتی برسید باروزی دو ساعت تلاش نمی‌توان به درامد اینترنتی مناسبی رسید

باید برنامه‌ی روزانه‌تان را طوری تنظیم کنید که در راستای هدف شما باشد.رسیدن به هدف مستلزم تلاش

و پیگیری و پشت‌کار است.
شما وقتی در یک روز طبق برنامه‌تان پیش می‌روید و درراه رسیدن به اهدافتان قدم برمی‌دارید هم بر

اعتمادبه‌نفستان افزوده می‌شود و هم باگذشت زمان به هدفتان می‌رسید.تنها راز این استفاده از این

مدل برنامه‌ریزی داشتن تعهد نسبت به انجام هرروزه‌ی کارهاست
باید هرروز،کارهایی را که شمارا به هدفتان نزدیک‌تر می‌کند را انجام دهید و خود را مسئول انجام کارهایتان بدانید
اگر فعالیت‌های روزانه‌تان را بر اساس اهدافتان تنظیم کنید
به‌طور خودکار بعد از گذشت مدتی به هدفتان می‌رسید.
می‌خواهید زبان انگلیسی یاد بگیرید؟
باید طوری برنامه‌ی روزانه‌ی خود را تنظیم کنید که مثلاً هرروز یک ساعت که دررفت و آمد هستید به

فایل‌های صوتی زبان گوش دهید.هر شب یک مقاله به زبان انگلیسی بخوانید،یک دوست پیدا کنید

که با او هر هفته چند ساعت مکالمه به زبان انگلیسی داشته باشید.
با این روش خودبه‌خود بعد از گذشت ۶ماه،شما پیشرفت شگفت‌انگیزی در یادگیری زبان انگلیسی را در خود

مشاهده می‌کنید.برای هر هدفی باید حاضر باشید بهای آن را بپردازید
بهای رسیدن شما به اهدافتان تمرین‌های روزانه و انجام دادن کارهایی برای رسیدن به آن‌ها است
باید بتوانید خود را برنامه‌ریزی کنید که برای رسیدن به اهدافتان قدم بردارید با این روش شما بعد از

هر موفقیت به موفقیت بعدی دست پیدا می‌کنید.رسیدن به اهدافتان به شما در زندگی احساس لذت

و اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده‌ای می‌کنید.

فردی را فرض کنید که می‌خواهد خانه بخرد،در حال حاضر او هر درآمدی که به دست می‌آورد را خرج می‌کند

و در آخر ماه به پی پولی می‌خورد،این فرد باید برای خرید خانه مقداری پول پس‌انداز کند و درامد خود را

هم افزایش دهد.باید بتواند از هزینه‌های جاری زندگی‌اش کم کند، کم‌تر لباس‌های برند بخرد،از حراجی‌ها

خرید کند تا بتواند مبلغی را در خرید و هزینه‌ها صرفه‌جویی کرده است را پس‌انداز کند، باید هم‌زمان به دنبال

افزایش درامد خود باشد و بتواند درامد خود را افزایش دهد تا از اضافه درامد خود را هم پس‌انداز کند و وقتی

پس‌اندازش به‌اندازه‌ی خرید خانه رسید، با استفاده از وام مسکن و رهن دادن خانه بتواند خانه‌ای را بخرد.
اگر هدف این فرد خریدن خانه باشد و به زندگی خود به همان سبک قدیم ادامه دهد، به هدف خود نمی‌رسد
خلاصه کل مقاله بالا در یک جمله:
“به فردی تبدیل شوید که می‌تواند به اهدافش برسد”


منبع: علی محمدیان