به نظر شما چرا بعضی از افراد موفق تر از بقیه هستند؟ آیا این یک توانایی درونی است که از هنگام تولد با آنهاست و یا اینکه رفتاری است که در طول زندگی یاد گرفته اند؟ ویژگیهایی که موفقیت یک تجارت آفرین را رقم میزنند کدام ها هستند؟
با استناد بر گفته های دکتر سانگیتا بدل ” به نظر میرسد استعداد ذاتی باعث میشود که برخی از افراد در یافتن موقعیت های تجاری بهتر عمل کنند و در شبکه سازی های اجتماعی مهارت بیشتری داشته باشند. اینها همان ویژگیهایی هستند که موتور موفقیت کارآفرینان است.”
سانگیتا ۲۵۰۰ تجارت آفرین امریکایی را مورد بررسی و مصاحبه قرار داد تا متوجه شود که چه اعمال و انتخابهایی آنها را به سمت بناکردن یک تجارت و رشد آن هدایت میکند. در خلال این تحقیق او و هم تیمیانش بصورت مکرر ۱۰ خصوصیت رفتاری را در این افراد مشاهده و کشف کردند که همۀ آنها از این استعدادهایشان برای رشد کسب و کارشان استفاده کرده اند.
سانگیتا بدل و همکارانش یافته هایشان را در کتابی به نام توانایی یابی تجارت آفرینی منتشر کردند و در این کتاب به این ۱۰ استعداد تجارت آفرینان موفق اشاره کردند.
تصمیم ها بر مبنای تأثیر آنها بر سود آوری و رشد تجارت گرفته میشود چه تصمیم هایی که بر پایۀ مشاهده گرفته میشود و چه تصمیماتی که مبنای آنها پیش بینی آینده است.
تجارت آفرینان خودشان را میشناسند و از دیگران نیز شناخت مناسبی دارند. آنها اعتماد بنفس خود را همه جا به نمایش میگذارند.
افرادی که در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند دربارۀ محصولات موجود و تبدیل آنها به محصول بهتر خلاقیت های جالبی از خود نشان دادند.
تجارت آفرینان موفق از اینکه به دیگران اجازه دهند تا به آنها کمک کنند هیچ ترسی ندارند. آنها میدانند که نمیتوانند به تنهایی همۀ کارها را انجام دهند و هم میخواهند و هم میتوانند که کنترل کارها را به دیگران واگذار کنند.
همۀ تجارت آفرینان زمانهای مشکلی را سپری کرده اند. تمام آنها در کاری که انجام میدهند بسیار پشت کار دارند و تقریباً چیزی نمیتواند آنها را از ادامۀ راه باز نگه دارد.
مستقل بودن لازماً به معنی به تنهایی کار کردن نیست، زیرا این چیزی است که تجارت آفرینان از خود بروز میدهند. آنها میتوانند هر کاری که لازم باشد را برای موفقیت طرح خود و ایدۀ انجام دهند.
آنهائیکه موفق میشوند همیشه به دنبال کسب دانش مربوط برای کمک به کسب و کارشان هستند. تقریباً همه افراد مورد تحقیق به شدت تمایل به کتاب خواندن و مطالعه کردن داشتند.
هیچ کسی به اندازۀ صاحب یک تجارت نمیتواند آن را خوب تبلیغ کند. این فرد به خوبی میتواند ماهیت تجارت را به دیگران انتقال دهد و آنها را از ارزش های موجود در کسب و کارش آگاه سازد. تجارت آفرینان این استعداد را در خود دارند.
تجارت آفرینان میدانند که ارتباط برقرار کردن بسیار مهم است. آنها میدانند که این افرادِ دور و بر آنها هستند که میتوانند به آنها کمک کنند تا رابطۀ بهتری با افراد خارج سازمان داشته باشند. آنها روابط را صحیح برقرار میکنند تا باعث رشد و بقای سازمانشان شوند.
هر معامله و ترقی ای نیازمند قبول ریسک است. تجارت آفرینان موفق دانش و استعدادی غریضی برای مدیریت، کاهش و پذیرشِ ریسک موجود در تصمیماتشان دارند.
با توجه به این تحقیق، تجارت آفرینان زمانی که از توانایی های ذاتی خود استفاده میکنند میتوانند بهترین عملکرد را داشته باشند. با اینکه آموزش و تمرین میتواند بسیار کمک کند ولی داشتن توانایی ذاتی و درونی کار را بسیار آسان تر میکند. بنابراین کارآفرینان میبایست توانایی های خود را بشناسند و برای پرورش آنها تمام تلاش خود را بکار گیرند تا بتوانند آنها را شکوفا سازند.
شما چه چیزی را بعنوان استعداد خود میبینید؟ فروش ؟ سازماندهی ؟ تولید ایده ؟ به محض اینکه توانایی های اصلی خود را شناسایی کردید، انرژی خود را برروی ارتقای هرچه بیشتر آنها بگذارید. برای آن بخش های کسب و کارتان که استعدادی در آن ندارید و یا تمایلی برای انجامش را ندارید، افراد با استعداد دیگری را استخدام کنید و مسئولیتش را به آنها واگذار کنید. با تمرکز کردن برروی استعداد های خود میتوانید تجارت خود را در مسیر موفقیت قرار دهید.
منبع:تجارت آفرین
همه ما موفقیت در زندگی را دوست داریم اما گاهی دستیابی به آن دشوار می شود. به راستی راز افراد موفق چیست؟ ما در اینجا 7 راز افراد موفق را که شاید تا به حال نمی دانستید، برایتان آورده ایم تا با خواندن آنها شما هم با سرعت بیشتری به موفقیت دست یابید.
مسیر پرزحمت موفقیت اگر با درس گرفتن از تجربیات و به کار بستن عادات مفید افرادی که موفقیتشان در جهان شهره است همراه باشد، بدون شک هموارتر میشود و سریعتر به نتیجه خواهد رسید. با اندکی دقت در برنامه روزانه انسانهای موفق متوجه خواهید شد سبک زندگی این افراد به طریقی است که علیرغم مشغلههای فراوان موجب تقویت بهرهوری میشود. مثلا اینکه غولهای موفقیت جهان در ابتدای صبح چه فعالیتهایی انجام میدهند یا چگونه به پیشواز خواب میروند، قطعا در بهرهوری بالای این افراد بیتأثیر نیست. در ادامه قصد داریم ببینیم برنامه روزانه انسانهای موفق چگونه است و این افراد به انجام منظم چه فعالیتهایی عادت دارند.
حتما بخوانید: ۱۳ چیزی که برای رسیدن به موفقیت باید بیخیال آنها شوید
انسانهای موفق صبح خود را چگونه آغاز میکنند؟
اینکه صبح خود را چگونه آغاز کنید تأثیر بسزایی در کیفیت مابقی روزتان خواهد داشت. انسانهای موفق به این نکتهی حیاتی واقف هستند و به همین دلیل ساعات آغازین روز خود را هوشمندانه برنامه ریزی میکنند. تمامی این افراد، فارغ از اینکه چه فعالیتهایی در ابتدای روز انجام میدهند، عادت به سحرخیزی دارند و کمتر پیش میآید از فرصت طلایی ابتدای صبح غافل شوند.
ایمیل خود را چک میکنند
یک روزِ عادی برای جِینـآن گادهیا (Jayne-Anne Gadhia)، مدیرعامل شرکت خدمات مالی ویرجین مانی (Virgin Money)، از ساعت ۶:۳۰ صبح آغاز میشود، البته بدون زنگ ساعت! گادهیا ابتدا صندوق ورودی ایمیلش را چک میکند، چرا که تحمل ندارد هیچ ایمیلی بیپاسخ بماند. او سپس به وبسایت بیبیسی و توئیتر سر میزند تا در جریان تازهترین اخبار جهان قرار بگیرد.
این کار رو میکنم چون دلم میخواد همیشه مسائل کاریم رو تحت کنترل داشته باشم تا بتونم از چیزای دیگهای که به کارم مربوط نیستن لذت ببرم. مثلا دوست ندارم وقتی دارم در کنار خانوادهم صبحانه میخورم یا با دخترم توی راه مدرسه صحبت میکنم، حواسم پرت کارم باشه.
گِرِچِن روبین (Gretchen Rubin)، نویسندهی کتاب پرفروش پروژه شادی، در فاصلهی بین ساعت ۶ تا ۷ صبح، یعنی زمانی که سایر اعضای خانواده نیز بیدار میشوند، نه تنها ایمیل خود را چک میکند و برنامهی ادامهی روز را زمانبندی میکند، بلکه حتی گاهی در همین فرصت کوتاه در رسانههای اجتماعی نیز گشت میزند.
حتما بخوانید: ۵ آئین صبحگاهی برای بالا بردن کارایی
تمرینات مراقبه انجام میدهند
بسیاری از انسانهای موفق قبل از مواجهه با روز پرمشغلهای که در پیش دارند، ذهن خود را از طریق انجام تمرینات مراقبه پاکسازی میکنند تا با ذهنی آرام و متعادل به استقبال ادامهی روز بروند.
اُپرا وینفری که از جمله تأثیرگذارترین چهرههای مشهور جهان شناخته میشود، روزی دو وعدهی ۲۰ دقیقهای در سکوت خلوت میکند.
آریانا هافینگتون، مؤسس و سردبیر شبکهی خبری آنلاین هافینگتونپُست، از ترکیب یوگا و مراقبهی صبحگاهی به عنوان محرک شادی یاد میکند.
ایروین سیمون (Irwin Simon)، مدیرعامل گروه صنایع غذایی هِین سِلِسشال (Hain Celestial)، صبحها علاوه بر چک کردن ایمیل، برقراری تماسهای کاری ضروری و انجام سایر امور روزمره، فرصتی را نیز قبل از شرکت در جلسات ابتدای روز به عبادت اختصاص میدهد.
ورزش میکنند
اغلب انسانهای موفق صبح زود ورزش میکنند، مگر اینکه قرار باشد شب را تا دیروقت بیدار بمانند. ورزش صبحگاهی موجب تقویت بهرهوری و افزایش سطح انرژی میشود و به این افراد کمک میکند با روحیهی بالاتری روز خود را پیش ببرند.
جَک دورسی (Jack Dorsey)، مدیرعامل شرکت خدمات پرداخت موبایل اِسکوئِر (Square)، معمولا حدود ساعت ۵:۳۰ صبح در حال دویدن با قدمهای آهسته است.
اورسولا بِرنز (Ursula Burns)، مدیرعامل شرکت نامآشنای زیراکس، ساعت ۶ صبح بنا به عادت با یک مربی خصوصی ورزش میکند.
هووارد شولتز (Howard Schultz)، مدیرعامل کافیشاپهای زنجیرهای اِستارباکس، در حوالی ساعت ۶ صبح با همسرش به دوچرخهسواری میرود.
ورزش چنان تأثیری روی باراک اوباما داشته است که در زندگینامهی خود با عنوان رویاهایی از پدرم (۱۹۹۵) مینویسد قبل از اینکه عادت کند روزی حدود ۵ کیلومتر بدود، به طور تفریحی مواد مخدر مصرف میکرده و زندگی چندان موفقی نداشته است. او در یک مصاحبه دربارهی برنامهی ورزشی خود گفت که شش روز در هفته روزی ۴۵ دقیقه ورزش میکند و تمریناتش ترکیبی از حرکات کاردیو (هوازی) و قدرتی است.
نانسی پِلوسی (Nancy Pelosi)، چهرهی مطرح حزب دموکرات آمریکا، هر روز صبح ۴۵ دقیقه پیادهروی قدرتی انجام میدهد و در این حین برای ادامهی روز برنامهریزی میکند.
فریتس وَن پاسچِن (Frits van Paasschen)، مدیرعامل مجموعه هتلهای اِستاروود (Starwood Hotels)، صبح اول وقت حدود ۱۶ کیلومتر میدود و ادعا میکند که این عادت دویدن روی شیوهی مدیریتی او نیز تأثیر گذاشته است.
ریچارد برانسون، مؤسس گروه شرکتهای ویرجین، در یک مصاحبه عنوان کرد که قادر است با انجام منظم فعالیتهای بدنی نظیر شنا، یوگای سبک بیکرام (Bikram)، صخرهنوردی، دویدن و وزنهبرداری چهار ساعت به مجموع ساعات بهرهوری روزانهی خود اضافه کند.
خلاصه اینکه مشغلهی کاری فراوان بهانهی قابل قبولی برای ورزش نکردن نیست. فرقی نمیکند چقدر سرتان شلوغ است، اگر داشتن تناسب اندام و سلامت جسمی برایتان اهمیت دارد، باید هر طور شده اوقاتی را در خلال برنامهی روزانهی خود به ورزش کردن اختصاص بدهید.
حتما بخوانید: فواید ورزش برای سلامتی؛ چرا از همین امروز باید ورزش کردن را شروع کنیم؟
انسانهای موفق در وعدهی صبحانه چه میخورند؟
انسانهای موفق به درستی درک کردهاند که وعدهی صبحانه کمکشان میکند مابقی روز را پرانرژی بمانند. این افراد طرفدار صبحانهی سبک هستند و معمولا هر روز همان صبحانهی همیشگی را میخورند. آنها خوب میدانند صرف صبحانه چقدر برای سلامتی مهم است و به همین دلیل هرگز این وعدهی اصلی را جا نمیاندازند.
صبحانهی جان مَککی (John Mackey)، مؤسس فروشگاههای زنجیرهای هول فودز (Whole Foods)، یک اسموتی تهیه شده از بادام، جوی دو سر، شیر برنج یا سویا، میوههای تازه و کلم کالی یا اسفناج است.
اَل راکِر (Al Roker)، چهرهی محبوب تلویزیون آمریکا، بین ساعت ۷:۴۰ تا ۸:۱۵ صبح یک اسموتی پروتئینی مینوشد که مخلوطی از پودر پروتئین، پودر فیبر، حدود ۲۲۵ گرم شیر بادام، توتهای یخزده، زنجبیل و مقدار خیلی کمی شهد گیاه آگاو (جایگزینی برای شکر) است.
مارگارت تاچر که به لقب بانوی آهنین شهرت دارد، طرفدار پروپاقرص وعدهی صبحانه البته از نوع سبکش بود. تاچر در سال ۱۹۷۹ در یک مصاحبه گفت که صبحانهی او اغلب شامل قهوه و نصف گریپفروت است.
ریچارد برانسون ترجیح میدهد در وعدهی صبحانه سالاد میوه و میوزلی (نوعی صبحانهی تشکیل شده از غلات که به ویژه در آلمان و سوئد رایج است) میل کند.
حتما بخوانید: بهترین خوراکیها برای تهیه یک صبحانه سالم و مقوی
انسانهای موفق چگونه افکار خود را متمرکز میکنند؟
همهی ما روزمره با سیلی از افکار گوناگون درگیر هستیم که مانع تمرکزمان میشوند و نمیگذارند به ایدههای خلاقانه دست پیدا کنیم. اما انسانهای موفق با آزمونوخطا به خوبی دریافتهاند که چگونه میتوانند ذهن خود را متمرکز کنند و از حجم انبوه افکار مزاحم خلاص شوند.
کاتیه رِی (Katie Rae)، مدیرعامل شتابدهندهی تِکاِستارز در بوستون (TechStarsBoston) و مؤسس صندوق سرمایهگذاری Project 11، عادت دارد موقع فکر کردن در حال حرکت باشد و به همین دلیل معمولا در چنین مواقعی به دوچرخهسواری یا دویدن روی میآورد و گاهی نیز ساعتها تنهایی رانندگی میکند.
من افکارم رو با استفاده از یه ضبط صوت ضبط میکنم. بعضی آدما ذاتا نویسندهن، اما من باید حرف بزنم. در همچین مواقعی به افکارم اجازه میدم راحت بیرون بریزن. البته باید تنها و در حال حرکت باشم.
راشِل اِسکلار (Rachel Sklar)، نویسنده و فعال حقوق زنان، باید در حال حرکت مثلا پیادهروی یا دویدن باشد تا بتواند افکار خود را جمعوجور و متمرکز کند. جالبتر اینکه او از محدودیت زمانی و مکانی مثلا بودن در هواپیما یا قطار به عنوان یک فرصت فوقالعاده برای تمرکز افکار و دستیابی به ایدههای خلاقانه یاد میکند.
اِسکات آدامز (Scott Adams)، خالق داستان مصور دیلبِرت (Dilbert)، برای اینکه بتواند تمرکز خود را حفظ کند از ساعت ۵ صبح شروع به کار میکند، چرا که افکارش در این ساعت هنوز درگیر وظایف روزمره نشدهاند.
حتما بخوانید: چگونه تمرکز کنیم؛ روشهایی موثر برای افزایش تمرکز
انسانهای موفق دربارهی چه موضوعاتی مطالعه میکنند؟
دیوید کاش (David Cush)، مدیرعامل شرکت هواپیمایی ویرجین آمریکا (Virgin America)، صبحها بعد از چک کردن ایمیل و تماسهای تلفنی به باشگاه میرود تا دوچرخه بزند و در حین استفاده از دوچرخهی ثابت، روزنامه میخواند.
دِیو گیروآرد (Dave Girouard)، مدیرعامل شرکت خدمات مالی آپاِستارت (Upstart)، به روزنامهخوانی عادت دارد، اما هر وقت که بتواند علاقهمند است به سخنرانیهای وینستون چرچیل نیز گوش کند.
جونا پِرِتی (Jonah Peretti)، از مؤسسان رسانهی اینترنتی بازفید، در مسیر رفتن به محل کار بخش ورزش یا کسبوکار روزنامهی نیویورک تایمز را میخواند.
تیم آرمسترانگ (Tim Armstrong)، مدیرعامل شرکت خدمات رسانهای اِیاُاِل (AOL)، معمولا حدود ساعت ۸ شب از محل کار به منزل بازمیگردد و برای دو دختر کوچک خود کتاب میخواند.
اونا معمولا برنده میشن و من مجبور میشم دو سهتا کتاب براشون بخونم.
جان کارنی (John Carney)، نویسنده و ویراستار سابق خبرگزاری سیاِنبیسی به فلاسفهی باستان و بیش از همه به افلاطون، سقراط و گزنفون علاقهمند است.
بیل گیتس، اسطورهی دنیای فناوری، شبها برای اینکه خوابش ببرد مطالعه میکند. او سالی حدود ۵۰ جلد کتاب میخواند و به موضوعات متنوعی از تنیس گرفته تا علم ژنتیک و شیوههای رهبری علاقهمند است.
انسانهای موفق قبل از خواب چه کار میکنند؟
وِرا وَنگ (Vera Wang)، طراح سرشناس مد، در اتاق خواب به ایدههای جدید فکر میکند و وقت غروب را به چک کردن پیامهای ارسالی کارکنانش میگذراند.
باراک اوباما ترجیح میدهد شبها تا دیروقت کار کند و حتی در دوران ریاست جمهوری ساعت ۱۱ شب با کارمندانش جلسهی تلفنی برگزار میکرده است. او معمولا شبها قبل از خواب کارهای دفتری خود را انجام میدهد و نیم ساعتی نیز مطالعه میکند.
برای مایکل لِویس (Michael Lewis)، نویسنده و روزنامهنگار حوزهی اقتصاد، بازهی ۷ غروب تا ۴ صبح مناسبترین زمان نوشتن است، چرا که به گفتهی خودش وقتی کار فردا را امشب دست میگیرد احساس میکند از دیگران جلوتر است و این احساس جلوتر بودن را دوست دارد.
شبها دیروقت آرامش عجیبی وجود داره. نه هیچ صدای تلفنی، نه هیچ چیزی که حواس آدمو پرت کنه. این حس رو که میدونم الان هیچ کسی سعی نمیکنه از من جلو بزنه دوست دارم.
جوئِل گَسکوین (Joel Gascoigne)، مدیرعامل شرکت بافِر (Buffer) که ارائهدهندهی خدمات اشتراکگذاری در فضای مجازی است، غروبها ۲۰ دقیقه پیادهروی میکند تا ذهن خود را از مسائل کاری خالی کند. او دربارهی مدتی که در حال پیادهروی است میگوید:
مثل یه دورهی خاموش شدن تدریجی میمونه که اجازه میده روز کاریم رو ارزیابی کنم، به فکر چالشهای بزرگتر بیفتم و یواش یواش دیگه به مسائل کاری فکر نکنم و در آخر به یه حالت خستگی برسم.
شِریل سَندبِرگ (Sheryl Sandberg)، مدیر عملیاتی فیسبوک، تلفن همراه خود را قبل از خواب خاموش میکند تا خواب باکیفیتتری در طول شب داشته باشد، اما خودش که اعتراف میکند از دسترس خارج کردن تلفن همراه واقعا به زحمت امکانپذیر است.
حتما بخوانید: ۱۲ خوراکی که به داشتن خواب راحت کمک میکنند
ناگفته نماند برنامهی روزانهی افراد موفقی که در این مطلب اشاره شد، تا حد زیادی متأثر از شرایط خانوادگی و شغلی خاص این افراد است. اما هر یک از ما نیز میتوانیم تعدادی از این عادات آموزنده را به فراخور شرایط زندگی خود به کار ببندیم و شاهد پیامدهای مثبت اصلاح عاداتمان باشیم.
منبع: چطور
شاید خیلی از ما واقعا ندانیم با این همه مشکلاتی که در زندگی داریم، چگونه مثبت فکر کنیم و از زندگی لذت ببریم. برخلاف تصور اکثر مردم، مثبت اندیشی و لذت بردن از زندگی ارتباط چندانی با عوامل محیطی و مادیات ندارد.
شما تنها زمانی خوشبختی را احساس می کنید و از زندگی خود لذت میبرید که بتوانید در هر شرایطی با دید مثبت به مسائل نگاه کنید. نگرش شما فقط و فقط به خودتان بستگی دارد و هیچ عامل دیگری نمیتواند شما را وادار کند بدبین باشید.
مثبت فکر کردن به فرد کمک میکند تا وقتی در مسیر سختی های زندگی قرار میگیرد، با داشتن یک چشم انداز و نگرش سالم از زندگی لذت ببرد.
در این مطلب با 25 تمرین مثبت فکر کردن آشنا می شوید که در هر شرایطی میتوانند مفید باشند.
افکار منفی را بشناسید! افکار منفی شما را از دیدن جنبه ی مثبت زندگی باز میدارند. چهار نوع فکر منفی وجود دارد. با شناخت افکار منفی می توانید آنها را دور بریزید.
هنگامی که روحیه تان ضعیف است اجازه ندهید افکار و احساسات منفی آزارتان بدهند. حتی تنها برای چند ساعت در روز افکار منفی را از خودتان دور کنید و فقط روی جوانب مثبت زندگی تان تمرکز کنید.
افراد منفی باف تمایل دارند که روز خود را با فکر کردن به اینکه مشکلی پیش خواهد آمد، شروع کنند. به جای آن، بر جنبه هایی از روزتان که میتواند خوب پیش برود و آنچه که در آن روز به دنبال آن هستید، تمرکز کنید.
یک سبک زندگی که بر غذا خوردن سالم و رهایی از استرس تمرکز دارد به شما کمک میکند تا روحیه ی خود را مثبت کنید. به عنوان مثال سه بار ورزش کردن در هفته موجب یک روحیه ی مثبت تر میشود.
اعترافات، افکار مثبتی هستند که شما با صدای بلند میگویید تا خودتان را تشویق و ترغیب کنید. اعتراف شما میتواند هر چیزی باشد، از جملهی «من یک روز خوب خواهم داشت» گرفته تا نقل قول مورد علاقه ی خودتان.
همچنین میتوانید یک تفکر مثبت در مورد خودتان را انتخاب کنید و وقتی افکار منفی وارد ذهنتان میشوند آن را تکرار کنید.
گاهی مسائل موجود در زندگی خودتان میتواند باعث شود که منفی فکر کنید. راسل بیشاپ، روان شناس آموزشی کالیفرنیا در مقاله ای که برای وب سایت Huffington Post نوشت گفت، بخش هایی از زندگی تان را که دوست دارید تغییر کنند، مثل یک شغل نامتناسب، را شناسایی کنید.
مثبت اندیشی مسری است، پس اطراف تان را با دوستان و آشنایانی پر کنید که نیمه ی پر لیوان را می بینند. جمع کردن افراد مثبت اندیش در اطراف خودتان میتواند کمک کند تا حمایت و رغبتی را که برای یک زندگی مثبت نیاز دارید به دست آورید.
دیدن یک فیلم خنده دار، خواندن یک کتاب لطیفه یا دیدن یک استن آپ کمدی، خندیدن و خوش گذرانی کردن میتواند به شما کمک کند تا حس مثبت تری داشته باشید.
وقتی چیزی را پیدا میکنید که شما را خوشحال میکند و به انجام آنچه که دوست دارید ادامه میدهید، احساس نشاط پیدا میکنید. خواه دنبال کردن یک سرگرمی جدید باشد و یا فروش ابتکاری، چیزی را امتحان کنید که همیشه خواسته اید انجام دهید و به خودتان اجازه ی موفقیت بدهید. به موارد منفی یا اینکه چگونه می توانید شکست بخورید فکر نکنید.
وقتی صحبت از مثبت اندیشی میشود، دیدگاه اهمیت دارد. با ارزیابی یک وضعیت که قبلاً آن را منفی میدانستید و فکر کردن به اینکه چگونه میتوانید به شکل مثبتی به آن برسید، میتوانید یاد بگیرید که یک دیدگاه سالمتر به زندگی انتخاب کنید.
روان شناسان از این روش زیاد استفاده میکنند. هنگامی که احساس ضعف یا اضطراب دارید این کار به شما کمک میکند کنترل افکار خود را به دست بگیرید. به یک رؤیای خوشحال کننده فکر کنید، یک تصویر ذهنی مثبت بسازید یا به عوامل خارجی واکنش های مثبت نشان بدهید تا احساسات بد را تحت کنترل در بیاورید.
مثبت فکر کردن به معنای انکار اشتباهات تان نیست. به جای این کار، برای فکر کردن به مسائلی که شما را به موقعیت کنونی تان کشانده است به خودتان کمی زمان بدهید تا در آینده از اشتباهات مشابه پرهیز کنید و دید مثبت تری نسبت به آینده داشته باشید.
بیشتر وقت ها زمانی که احساس ناامیدی و ناراحتی میکنیم، به جای اینکه بابت کارهایی که تاکنون درست انجام داده ایم به خودمان اعتماد کنیم، تنها روی مسائل منفی و اشتباهاتی که مرتکب شده ایم تمرکز می کنیم.
حتی اگر بعضی کارها را خراب کرده اید، برای کارهایی که تا حالا به خوبی انجام داده اید به خودتان اعتماد کنید.
اینکه مدام خودتان را بابت اشتباهات گذشته تان سرزنش کنید چیزی را تغییر نمیدهد. به خودتان بگویید که اشتباهات تان را بخشیده اید و سپس آنها را رها کنید.
شما گذشته را پشت سر گذاشته اید، هر چقدر هم بد پیش رفته باشد، نمیتوانید آن را تغییر بدهید. هرگاه احساس کردید درباره ی گذشته افکار منفی به سراغ تان آمده اند، آنها را با افکار مثبت درباره ی آینده جایگزین کنید.
گاهی اوقات بهترین راه برای کنار آمدن با مسائل منفی زندگی، این است که با آنها روبه رو شوید. رسیدن به یک نتیجه یا دست کم تلاش برای رسیدن به آن باعث میشود نسبت به هر موقعیتی احساس بهتری داشته باشید.
باید برای نعمت های زیادی که به ما اعطا شده، شکرگزار باشیم. بابت آنچه زندگی تان را بهتر و شادتر ساخته است شکرگزار باشید تا انرژی مثبت بگیرید.
گاهی اوقات تمام چیزی که برای داشتن حس خوب نیاز دارید یک لبخند است. تمرین کنید حتی زمانی که احساس خاصی ندارید صورت تان حالتی شاد داشته باشد.
همه ی آدم ها برخی از ویژگی هایشان را نمی پسندند و این مسئله گاهی باعث میشود احساس بدی نسبت به خودشان داشته باشند. به محض اینکه باور کنید میتوانید این ویژگی ها را تغییر بدهید راه هایی برای تغییر دادن شان خواهید یافت.
به شانس اعتقاد دارید؟ به نظرتان آیا شانس واقعا وجود دارد؟ اگر واقعا باور نداشته باشید در زندگی لیاقت چیزهای خوب را دارید، چیزهای خوب زیاد سر راهتان قرار نمیگیرند. باور کنید ارزش خوش شانسی را دارید تا خوش شانس باشید.
وقتی صحبت از مثبت فکر کردن می شود، تمرین کردن واقعاً نتیجه میدهد. هرچه مثبت اندیشی را بیشتر تقویت کنید، احتمال اینکه این خط فکری را دنبال کنید بیشتر است.
تمرین مثبت فکر کردن را به زمان هایی که روحیه تان ضعیف است محدود نکنید. آن را به کار هر روزتان تبدیل کنید، چه زمان هایی که روحیه ی خوبی دارید و چه زمان هایی که روحیه ی بدی دارید.
میخواهید تغییر مثبتی در زندگیتان ایجاد کنید؟ همین حالا شروع کنید. پشت گوش انداختن هر کار فرصت کافی برای بهانه آوردن در اختیارتان قرار میدهد پس در اولین فرصت ممکن شروع کنید.
هر کس همیشه میلیون ها بهانه برای انجام ندادن هر کار دارد، حتی اگر انجام آن کار او را خوشبخت تر کند. در مسیر خوشبختی تان مانع ایجاد نکنید و بهانه های فلج کننده را دور بیندازید.
حتی اگر در حال کنار آمدن با اندوه از دست دادن یکی از عزیزانتان هستید، به یاد داشته باشید که با گذر زمان احساس بهتری خواهید داشت. شاید همیشه بابت این فقدان غمگین شوید اما با گذر زمان تحمل آن آسانتر خواهد شد. هر روز به خودتان یادآوری کنید شرایط بد زودگذر است.
تسلیم شدن معمولا انتخاب راهی آسان برای خلاص شدن از یک موقعیت دشوار است. هر چقدر هم احساس تان منفی بود هرگز از دنبال کردن چیزی که واقعا میخواهید، دست نکشید. اگر الان تسلیم نشوید در آینده از خودتان تشکر خواهید کرد.
منبع: زوم لایف
چه کارهایی برای شما انگیزه بخش است تا به اهدافتان برسید؟ با اینکه خیلی از ما اهداف بزرگی برای آینده داریم، فهرست عریض و طویلی از بهانههایی هم داریم که نمیتوانیم گامهای مورد نیاز را برای رسیدن به آن اهداف بر داریم. همانطور که خیلی چیزها میتوانند ما را از موفقیت باز دارند، چیزهایی هم هستند که میتوانند ما را در تحقق رویاهایمان کمک کنند. تنها کاری که باید انجام دهید این است که برنامهریزیهای روزانهتان را اندکی تغییر دهید.
موفقیت سراغ کسانی میرود که دنبالاش بروند.
برای آنکه کاملا بدانید قرار است چه کارهایی باید انجام دهید، لازم است اهداف کوتاهمدت و بلندمدتتان را بدانید. با این کار میتوانید برای تمامِ کارهایتان برنامهریزیِ درستی داشته باشید، و در نتیجه شانس موفقیتتان را بیشتر کنید. بنابراین فهرستی را از چیزهایی که میخواهید به آنها برسید به همراه یک جدولِ زمانی برای هر کدام تهیه کنید.
مطلب مرتبط: ۵ راه ساده برای انگیزه داشتن
وقتی بدانید چه کارهایی نیازمندِ توجهِ فوریتان هستند و انجام چه کارهایی را میتوانید به زمان دیگر موکول کنید، میتوانید برای تمامِ کارهایتان جوری برنامهریزی کنید که هیچ چیزِ مهمی را از دست ندهید. اولویتبندی بسیار کارِ مهم و ضروری است، زیرا شما را قادر میسازد کارهای غیرمهم را از ذهنتان دور کنید و فضا را برای ایدههای جدید باز کنید.
در دنیایِ پرمشغلهی امروز، وقت طلا است. باید خودتان را تنظیم کنید و مرتبا حواستان به زمانی که برای انجام کارهای مختلف صرف میکنید، باشد. با این کار به خوبی متوجه میشوید در چه جاهایی وقتتان را تلف کردهاید و باید چه کارهایی انجام دهید تا برنامهی روزانهتان را اصلاح کنید.
مهم نیست چگونه، ولی به هر صورت با خودتان صادق باشید. باید احساس خودتان را درک کنید. سرکوب کردن هیجانها در طولانیمدت پیامدهای بدی برایتان خواهد داشت. چنین هیجانهای سرکوبشدهای میتوانند به شکل جدی بر تفکرتان تاثیر بگذراند و دچار استرستان کنند.
برای آنکه از وقتتان بهترین استفاده را ببرید، یک برنامهی روزانه برای خودتان درست کنید و از آن پیروی کنید. هنگامِ طراحی این برنامه، تعیین ضربالاجلهای خاص و پیرویِ دقیق از آنها بسیار اهمیت دارد. با این کار میتوانید روزتان را بهتر مدیریت کنید و به همهی کارهای ضروریتان برسید.
مطلب مرتبط: ۱۰ روش شارژ انگیزه در ۱۰ دقیقه
انگیزه برای موفقیت بسیار ضروری است. اگر از کار یا برنامهی روزانهتان خسته شدهاید، هرگز نمیتوانید برای رسیدن به اهدافتان تلاشِ مضاعف انجام دهید. عوامل انگیزشیتان را شناسایی کنید و با رسیدن به هر موفقیت برجستهای، به خودتان پاداش دهید.
استراحت برای همهی ما ضروری است. هیچیک از ما اَبَرانسان نیستیم، بنابراین اختصاص زمانی برای استراحت برایمان لازم است. استراحت به ما امکان میدهد بتوانیم به چیزهایی غیر از کار نیز تمرکز کنیم و قوایمان را بازیابی کنیم. خواه از طریق نوشیدن قهوه در طول روز، یا مسافرت در پایان ماه، حتما زمانی را برای استراحت و آرامشتان در نظر بگیرید.
تناسب بدن و سلامتی عوامل بسیار مهمی در رسیدن به موفقیت هستند. رژیم غذایی بخش بسیار مهمی در سلامتیتان است و بنابراین دقت بر خوراک و نحوهی غذا خوردنتان بسیار ضروری است. اگر بیمار شوید، مجبور خواهید بود چندین روز از محیط کار و شرایط پیشرفتتان دور بمانید؛ حتی ممکن است از خیلی از ضربالاجلهای مهمتان عقب بیفتید.
تجسمِ رسیدن به اهداف خاصِ زندگیتان، ترفند بسیار خوبی است که مغزتان را وادار کنید باور کند رسیدن به موفقیت آنچنان هم سخت نیست. به علاوه، با این کار به شکل مثبتی، روحیه و اعتماد به نفستان را بالا میبرید. در نتیجه، ذهنتان را آماده میکنید تا بتوانید با قدرت به سمت رسیدن به آرزوهایتان پیش بروید.
داشتنِ یک برنامهی پشتیبان برای رسیدن به موفقیت ضروری است. همیشه ممکن است برنامهی اولیهتان دچار شکست شود، و در این صورت، باید با یک برنامهی جایگزین همیشه برای شروعِ مجدد آماده باشید. از آنجاییکه ممکن است همیشه وقت کافی برای طراحیِ یک برنامه از ابتدا نداشته باشید، بهتر است یک برنامهی پشتیبان دمِ دستتان باشد.
مطلب مرتبط: ۵ گام آسان برای ایجاد انگیزه در کار تان
اگر به استعدادها و تواناییهایتان اعتماد نداشته باشید، هرگز نمیتوانید پیروز شوید. باور کردنِ خودتان، نخستین گام به سوی رسیدن به موفقیت است. وقتی خودتان را باور داشته باشید، دیگر از پیگیریِ کارهایی که شاید در آغاز غیرممکن به نظر برسند، نمیترسید.
بدنتان مثل یک دستگاه عمل میکند. درست مثل یک دستگاه که گاهی اوقات نیازمندِ راهاندازیِ مجدد است، بدنتان هم نیاز به خوابیدن دارد. هرگز با کمخوابی کنار نیایید، مگر اینکه چارهی دیگری نداشته باشید. محروم کردنتان از خواب، هیچ کمکی به رسیدن به موفقیت نمیکند. این کار فقط بیمارتان میکند و به شدت بهرهوریتان را پایین میآورد.
مطالعه بهترین راه برای تکمیل دانش و آگاهیتان است. بدون دانش و اطلاعات کافی در حوزههای مورد علاقهتان، شانس رسیدنتان به موفقیت بسیار پایین میآید. بنابراین، به جای آنکه همه چیز را به قضا و قدر بسپارید، هر آنقدر میتوانید دانش کسب کنید؛ و یک خوانندهی پر شور و اشتیاق باشید.
مهربانی یک خصیصهی اخلاقی ضروری است که همه باید داشته باشند. هرزگاهی مهربانیهای خالص و بدون منت و کمک به آدمهای نیازمند میتواند روحتان را همواره راضی و خشنود کند. در نتیجه، بهرهوریتان افزایش مییابد. و بنابراین، شانس موفقیتتان بیشتر میشود.
نگهداشتنِ تعادلِ کامل میان کار و زندگی، کلیدِ رسیدن به موفقیت است. اگر برای خانواده و دوستان وقتِ کافی اختصاص ندهید، ممکن است هنگام کار ذهنتان را مشغول به خودشان کنند. این مسئله به قدرتِ تفکرتان ضربه میزند و دیگر نمیتوانید به خوبی به کارتان تمرکز کنید.
منبع: بازده